۴ پاسخ

طبیعیه ...بارداری که همش ویار گرفتن نیست...گاهی آدم کلا خلق و خوش عوض میشه

دقیقا... من نزدیک مامانم هستم با بقیه داداشا ارتباط ندارم عروسامون قطع ارتباط کردن. دیشب ب شوهرم میگم بیا از این شهر بریم طرف خانواد خودت اونجا شلوغ ترن.. رابطه خوبی با خواهر مادرش دارم‌‌ .. دلم رفت امد میخواد
توی خونه خودم حوصله م نمیکشه بمونم.. بعضی اوقات داداشم بچه هاشو میاره خونه مامانم با بچه من بازی کنن
ی وضع بدی دارم فک میکنم دارم افسردگی میگیرم

عزیزم برای بارداری هست من با اینکه همه نزدیکم بودن مدام گریه میکردم طبیعی هست انشالله اینم میگذره
راستی شرایتون بهتره

اره منم الان ک‌باردارم روحی داغونم ‌اتفاقا دوس ندارم هیجا برم .الکی گریه میکنم

سوال های مرتبط

مامان رادین مامان رادین ۵ سالگی
خانوما توروخدا بگید من چکار کنم.الان یک ماهه استراحت مطلقم ب خاطر هماتوم و خونریزی الان بدتر شدم.میخوام سونو بدم اگ بازم باشه سرکلاژ بشم.ماپرم اصلا عین خیالش نیست ک من اینجوریم .تو شهر غریبم 6ساعت فاصله دارم باهاش.بهش گفتم اگ سرکلاژ شدم بیا پیشم میگ خواهرشوهرت بیاد پیشت بعد بیا اینجا من مراقبتم.اخه من چجوری این همه راهو برم من ک هر هفته دارم میرم دکتر ؟
از این طرفم پسرم هر هفته میره گفتار درمانی.مادرم تو روستا تازه تو شهرشونم هیچ امکاناتی نیست.هیچکس نیست ی لقمه غذا درست کنه واسه شوهر و بچم.شوهرم تا از کار میاد میشوره جارو میکنه غذا درست میکنه اما نمیرسه ب هیچی.الان ک اصلا خسته شدم از تنهایی شوهرم شیفت شب انقد گریه کردم زنگ زده میگم توروخدا تو زنگ بزن حداقل مامانم ی هفته بیاد پیش این بچه باشه ی غذای درست حسابی درست کنه براش شوهرم میگ نمیاد .سر زایمان اولمم نمیومد پیشم.پس من چکارکنم مادرشوهرم چند ماهه فوت شده وگرنه انقد عذاب نمیکشیدم آخه دردمو ب کی بگم نمیتونم جلو اشکامو بگیرم.پسرمم منو دیده همش گریه میکنه