میگما یه چیزی در مورد جدا کردن جای خواب بچه


اول اینکه اگه شب بچه بیدار شه و راه بیوفته برا خودش بره اینور اونور چی

دوم اینکه مثلا ساخل ساعت ۹صبح بیدار میشه اینقدر تو خونه چرخ میزنه مثلا ساعت ده اینا من تازه به زور بیدار میشم اگه تو اتاقش بهابه که بچه تلف میشه من میخابم تا دوازده متوجه نمیشم

سوم اینکه خونه ما دوبلکسه و ما زمستون که بالا میخابیدیم ساحل از تخت کنار مادر میومد بیرون و محبوررشدیم همه بیایم پایین تو پذیرایی بخابین

چهارم اینکه توی اتاقش تخت یک نفره نوجوان داره و حصار و اینا نداره

پنج اینکه اگه بچه تو اتاقش بیدار شه بیاد از پله پرت شه پایین چی

کلا این پروژه برا من کنسله چون هیچجوره امکان پذیر نیست ولی از یه طرف پیش خودم میگم تا کی ما تو پذیرایی بخابیم به خدا دلم برا تختم تنگ شد بعدشم الان کوچیکه خیلی حالیش نیس فردا پس فردا بزرگ میشه چه میدونم اومدیم و اشتباهی یه بوسی بغلی پیش اومد چه کنم 😂😕🫤

تصویر
۱۰ پاسخ

من اصلا فکر جدا کردنش نیستم بنظرم همه اینه چرنده اخه بچه ای که همه دنیاش مادرشه از هم جداشون کنیم که چه بشه وابسته نباشه والا من تاهفت سالگی بین مامان وبابام میخوابیدم باوجود اینکه ۷تابچه بودیم الانم اصلا وابستگی واین حرفا چرته من نه شیرشب بچمو قطع میکنم نه جاشو میزارم عشق کنه مثل خودم

عزیزم به نظرم این موضوع کاملا به شرایط زندگی شما بستگی داره و چیزی نیست که حتما تو این سن لازم باشه عملیش کنید
اتفاقا در کنار این نظریه که میگه چند ماهگی جدا کنید خوبه
یه نظریه هست که نقض اش کرده و گفته اتفاقا بچه ها زیر سه سال کنترلی رو حرکات هیجانی بدنشون ندارن
و بحث اضطراب جدایی هم هست
آخه مگه چند دفه این سنی هستن
انقدر کوچولو و بامزه
من خودم اصلا دلم نمیاد و خوابم نمیبره اگر کنارم و نزدیکم نباشه
بزرگتر شد براش تخت میخرم براش راحت‌تر هست جدا شدن و خودمم خیالم راحته که دیگه بزرگه و خطرناک نیست تنها باشه

خب باید یه سری از سختی ها رو به جون بخری تا توی یه کاری موفق بشی
تو اتاقش تشک پهن کن زمین بخوابه
جلوی پله دوبلکس رو با یه چیزی ببند
خودت هم وقتی بچه بیدار شد بلند شو دیگه تا ۱۲ نخواب
من جلوی دوبلکس رو با پشتی بستم
صبح هم هر وقت که آقا بیداری بزنه بلند میشم کلا خواب تمام

اصلا موافق جداکردن جای بچه توی این سن نیستم بخاطر روابط زناشویی بچم استرسی بشه توی خواب بترسه چی تا عمر دارم خودمو نمیبخشم بچم قلبمه حداقل تو این سن نمیتونم قلبمو از خودم دور کنم
البته الان تختش کنار تختمونه حفاظ داره حریم گذاشتم براش ولی توی اتاق دیگه کنترلی ندارم نمیشه واقعا

پسر منم تختش نوجوانه وی زمین توی اتاقش می‌خوابونمش ولی نصف شب که بیدار می‌شه دش بلند میشه میاد تو حال گریه می‌کنه که شیر می‌خواد دیگه همونجا بهش شیر میدم می‌خوابه

من یه هفتست جداش کردم تو اتاقش میخوابم منم روزا خیلییی با ارامش و تایم بیشتری میخوابه چون اتاق خودمون سرویس بهداشتی داشتیم زیاد رفت امد داشتیم همش بیدار میشد ولی تو اتاق خودش خیلی با ارامش میخوابه ولی خب شبا زیاد بیدار میشه شیر میخواد مجبور میشم تو اتاقش بخوابم ولی درکل راضیم تایمایی که تو اتاق خودش خوابه با همسرم راحتیم رو تخت خودمون قبلا اصلا نمیتونستیم تکون بخوریم فوری به یه جیک بیدار میشد

والا من جاخواب هیچکدوم از سه تا بچه هامو جدا نکردم وتا بینشون نخوابم اصلا خوابم نمیبره شب صدبار بیدار میشم پتوشونو مرتب میکنم بالشتو درست میکنم واسه عسل شیر درست میکنم بنظرم در مورد بعضی مسائل زناشویی هم پدر ومادر هستن ک باید مواظبت کنن و مراقب باشن نه اینکه بچه بخواد از آغوش مادرش جداشه واسترس تنها خوابیدن بگیره بخاطر راحتی پدرو مادر

دختر من هنوز شیر شب میخوره و غیر از اون تا ۱۸ماهگی بچه اضطراب جدایی داره.فکر نکنم کار درستی باشه جداکردن جای خوابش

من دو سالگی به بعد کم کم به فکر جدا کردن میوفتم
الان پسرم یهو از خواب بیدار میشه منو نگاه می‌کنه می‌خوابه
چند بار شده من نبودم گریه خیلی بدی می‌کنه
حتی باباش هم بغلش می‌کنه نمیخوابع تا من بیام میبینه منو میحوابه

بچه ازسه سالگی ب بعد باید جاخواب عوض کرد من ک نصف شب پسرم توخواب منو لمس میکنه مطمعن شه پیشش خوابیدم

سوال های مرتبط