درحال حاضردوسدارم شوهرموخفه کنم اگه حامیم ویروس گرفته باشه همش تقصیراونه الان علاوه برااسهال استفراغ صداشم خروسکی شده ومجاری بینیش گرفته ،منم دست تنهاگوشه بیمارستان بایه بچه بهونه گیری که حالش بده الان هی بایدبچه وسرم بغل قدم بزنم نق نق گوش بدم واقعااااااپدرشدن خیلی راحتتره

من دخترم یک ماه پیش تب کرده بود علاوه بر اینکه خودم با بابام بردمش دکتر(چون عالیجناب سر کار بود و بعدشم رفت آرایشگاه واسه خودش) تمام شب بالا سرش با استرس بیدار بودم از بی‌خوابی داشتم میمردم سر صبح ساعتای 4 5 یهو قاطی کردم داد زدم سرش یهو از خواب پرید ولی فکر کردی چیکار کرد؟ عین آدمای منگ نشست‌ سرجاش یکم دماغشو خاروند باز خوابید!

من بع قربون شوهرم که همه کارهارو تقسیم کردیم موقعی واقعا بریدم میزنم بیرون اون حواسش به بچه هاش ولی بعضی وقت ها واقعا اذیتش میکنم میدونم

مردا از پدر شدن خرجش دادن میدونن ھمش میگن ما کاری نمیتونیم بکنیم

شوهر من بعد اون همه بدبختی و اذیتی من دیشب پاشده میگه تو چیکار کردی
بیمارستانم که می اومددر حد پنج دقیقه میرفت بعد می فهمیدم میرفت خونه فامیل و رفیق اینا که خوش باشه
من که حالم از شوهرم بهم میخوره

واقعا پدرشدن چه سختی داره همه سختی و‌بدبختی ها واسه مادره🥲💔

چکار ب شوهرت داره اخه عزیزم🥺