ایده برای شیرینی دادن به پرستاری بخش زایمان😍

تصویر
۱۷ پاسخ

خیلی اخلاقشون خوبه شیرینی ام بدیم بهشون البته ماماهای بلوک اینجوریه بخش یکم بهتره بعضیاش

مثل صگگگگ میمون عوضیا

وا بیکاری با این اخلاقشون

هیشکی نمیده که تاحالانشنیدم ندیدم مگه پرستارا انعام میگیرن

نمیدونم از شانس‌خوبم بود یانه تمام پرستارایی که من باهاشون برخورد کردم همشون مهربون خوش اخلاق بودن اون روز فقط یکیشون سنگین رفتار میکرد ولی واقعا دلسوز بودن

آدم نیستن اصلا شیرنی هم بدیم بهشون وقتی میری مثل یه آدم به درد نخور باهات رفتار میکنن

آفرین چقد خانوم و با سلیقه 😍
کاش قبل به دنیا اومدن دخترم میدیدم 😅

من که کوفت هم ندادم نه خیلی بهم رسیدن

چه خانوم و با سلیقه

من ک ادامسم بهشون نمیدم اگه برگردم والا یکی میخاد اخلاقشونو درست کنه

بنظر من ک نده . ولی خدایی اخلاق همه ماما ها و پرستارا خوب بود وقتی من زایمان کردم جز اخلاق دوتا خدمه ک گفتم خوبه خدمه هستین اگه دکتر بودین ج میکردین

چه جالب😍

اره خیلیها هستن ک شیرینی میدن
منم پول گذاشتم به امیدخدا
وقتی بچه میارن ک پدرش ببینه شیرینی میدن

شاید ما چون شیرینی ندادیم میخاستن بخورنمون😂 با شما خوب بودن

دمتگرم

اگه بداخلاقی کردن چی 🤣

چه قشنگ😃

سوال های مرتبط

مامان Yasn,Ayhn,Shahn مامان Yasn,Ayhn,Shahn ۵ ماهگی
#زایمان طبیعی دوقلو
#پارت سوم
خب جونم واستون بگه که اومدم خونه و با گل پسرم آقا یاسین خداحافظی کردم و گفتم واسه مامان و داداشیا دعا کن🥰❤️
بعدش با همسرم رفتیم بیمارستان آتیه و با دستور بستری ای که داشتم،رفتم پذیرش و پرونده رو تشکیل دادم و رفتم بخش زایمان
اونجا از همسرم خداحافظی کردم،چون اجازه نمیدادن بیاد داخل...
هیچی دیگه رفتم داخل بخش و دکترم رو دیدم که گفت چرا پرونده تشکیل دادی؟خیلی زوده واسه زایمانت که....اگه پرونده نداشتی مرخصت میکردم...دکتر شیفت قبل چرا گفته بستری بشی آخه؟!!!!!
بعدم گفت حالا که پرونده تشکیل دادی دیگه نمیشه کاری کرد؛برو تو یکی از اتاقا بخواب تا ازت ان اس تی مجدد بگیرم....
وقتی ان اس تی رو واسم انجام دادن،دکترم به همکارش گفت نوارش نانِ....بهتره که سونو گرافی اورژانسی بشه....همونجا واسم سونو انجام شد که دکترِ سونو گفت شرایط جنین ها خوبه...وقتی برگشتم بخش زایمان و دکترم سونومو دید به همکاراش گفت امشب رو بستریش کنیم اگه زایمان کرد که هیچی؛اگه نه که فردا مرخصش می کنم....
خلاصه همسرمو که پشت در بخش بود،صدا کردن که بره و واسم پرونده ی بخش تشکیل بده...(البته تو این فواصل همسرم به پدرم زنگ زده بود و اون بنده خدام مادرمو آورده بود بیمارستان و مادرمم پشت در بخش بود.)
خلاصه پرونده ی بخش رو واسم تشکیل دادن و منو از بخش زایمان به بخش زنان انتقال دادن...
ادامه در تاپیک بعدی...