۹ پاسخ

عزیزم اسباب بازی های تو حموم هستن پیج های زیادی دارن من برا پسرم خریدم از دوسالگیش دیگه عاشق حموم و اینکه نمیسابم بچه رو لیف میدم دست خودش بازی کنه خودش خودشو میشوره کاسه اب میکنه میریزه رو سرش
و اینکه عجله نکن تو حموم کردنش بزار یکم ارتباط بگیره تو تشت بشینه بازی کنه بزار اب بریزه روت اینا خیلی تاثیر داره

عزیزمبا شعر حمام کن،یا بگو تا ۵ بشماریم دستتو بشورم،یا لیف و بده خودش بشوره همینطور که سرگرمه تو هم یکم یکم بشورش یا شامپو بزن دستش یا رو سرش بگو خودت سرتو بشور،بعد یکم صبر بده و بعد سرشو زود آبکشی کن

دختر من الان ۹سالشه باور کن از همون اول بد میرفت حمام از اول تا اخر حمام گریه میکرد یعنی اونقد از حمام کردنش خسته میشدم که نگو...الان ۹سالست بخدا هنوز که هنوزه موقع شستن سرش اذیت میکنه
منکه امید ندارم انشاا...دختر شما زود خوب بشه

وای دختر منم همینم میگه آب نریز روی سرم

سعی کن میبریش حموم آب توصورتش نریزه

رنگ انگشتی بخر ببر تو حموم باهاش بازی کنه کاشی ها رنگ کنید بعدم‌باهم بشورید ، یا بگو بیا عروسکتو ببریم‌بشوریم فقط عروسکشو بشورید و بیاین بیرون تا کمک فضا حمام واسش عادی بشه،
بخدا چه مصیبت هایی از دست بچه ها داریما حالا ماها رو به چه زوری میشستن اصلا واسشون مهم نبود اگه از گریه اون زیر کبود میشدیم 😁😁😁😁

میخوای عکس هاشوبفرستم

من توباسلام داشتم نگاه میکردم خیلی اسباب بازی های جالبی داشت برای حموم بخربراش بلکه به هوااونا اذیت نکنه

اسباب بازی ببربراش.من یه تشت بزرگ گذاشتم اینقد اسباب بازی توشه که دخترم زورکی جاش میشه.عروسکشم میاره باخودش بهش شامپو ممیدم میگم بشورش منمم دخترمو میشورم

سوال های مرتبط

مامان اهورا مامان اهورا ۳ سالگی
پسرم این روزا دیوونم کرده. از سه سالگی به مرور شروع کرد به لجبازی و حرف گوش ندادن هی سعی کردم با بازی درستش کنم ولی الان دیگه به اوج رسونده چند روز سر هرچیز بیخودی گریه و شیون راه میندازه. واقعا میگم بیخودی ها. امروز من رفتم حموم یهو بعد دو دقیقه دیدم خودشو میکوبه به در جیییغ و داد سکته کردم میگم چی شده میگه استیکرم رفته لایه مبل درنمیاد یعنی یه جور زار میزد من گفتم یه بلایی سرش اومده گفتم برو از حموم میام درش میارم من کلا حمام یک ربع هم نمیشه کل تایمو این داشت زار میزد جیغ میزد تا من بیام. اومدم بیرون تو مرز انفجار بودم آنقدر جیغ زدم حس کردم دارم سکته میکنم
مثلاً الان میگم پاشو بریم نون بگیریم برو دستشویی. یهو گیییر که رو لگن توالتم بشینم منم گفتم کثیفه باید بشورمش دفعه بعد بشین روش خیلی دیر به دیر استفاده می‌کنه ازش کلا. وووااای تا لباس تنش کنم تمام مدت غر میزد که بکنم. در حالیکه قبلاً تا میگفتم کثیفه قبول میکرد و اوکی بود. تمام روز سر همین موضوعات بیخودی جیغ و گریه دارم احساس میکنم دیگه دارم روانی میشم شب که میشه موقع خواب فقط دلم میخواد بخوابه سرم ساکت شه. ظهر واقعا داشتم سکته میکردم از دستش
مامان دلسا مامان دلسا ۳ سالگی