۹ پاسخ

دچار وهم و اضطرابی🥲

برا خودت و دخترت حرز امام جواد تهیه کردی؟

منم مثل شمام عزیزم با این تفاوت که تنها هستم و غریب اما دز حال مصرف قرصم که بهتر بشم . میفهممت منم همش تو مغزم افکار و حرقای منفیه😔😔

ی چندتا پادکست ارامش بخش از سپر خدابنده گوش بده ..کنترل استرس رو‌داره گوش بده حتما میتونی کنترلش کنی به این فکر کن که کودکت به محیط بیرون به صداهای بیرونی و هوای بیرون احتیاج داره ..همچنین خودت ..ی مامان شاد کودک شاد داره عززیزم

تنها کسی که میتونه به این افکار کمک کنه خودتی ی قلم‌و‌خودکار بردار شکر گزاری کن افکار خوب توش بنویس از چیزای خوبی که داری و‌لذتا و‌خنده هات کلا سوق افکاریتو ببر سمت چیزای خوب اصلا اجازه نده که فکر بد سراغت بیاد دریچه ی افکاریتو به خوبی ببر

سلام منم همین طور هستم

ماماااااانااااا تورو خداااا کمک ما مهمون داشتیم ی دستمال کاغذی انداخته بودند داخل خونمون من ندیده بودمممم پسرم خاب بود الا یهو بیدار شدم دیدم بیداااره پ دستمال خورده از دستش گرفتم دستمال خیلی کثیییفی بودددددد اتفاقی براش نمیفته؟؟؟؟؟؟؟

ب این فک کن که هیچ چیزی دست ما نیس هر چیزی خدایی نکرده چ خوب چ. بد تو زمانش اتفاق میوفته من اول ازدواج نسبت ب شوهرم اینجوری بودم میرفت ماموریت ساعت ها بیدار میموندم تا یرسه بعد بخابم میگفتم خدایی نکرده تصادف نکنه فلان نشه این افکارداش دیوونم میکرد ی روز با خودم فک کردم مگ من قدرتی دارم ک جلوی اتفاقی رو بگیرم سرنوشت دست خداست انشالا ک برامون خوب نوشته و محافظ شوهرمه کلا آروم آروم اومدم از این فاز بیرون

من از تو بدترم باز تو میگی بلا من یه چیزایی ناخودآگاه میاد رو زبونم اون روز یدونه حرف رفت تو مخم یه فکر دوتا سیلی زدن به خودم

دعا کن خدا شفات بده😂

سوال های مرتبط