حالم اینجوریه که هم خسته م
هم عصبانی ام
هم ناراحتم
هم عذاب وجدان دارم
نمیدونم‌همش فکر میکنم من‌خیلی مامان بدی ام
کم حوصله م کم تحملم زود عصبانی‌میشم
نمیدونم شماهاهم مثل منید یانه
پسرم دو شبه عادت کرده ساعت ۴ بیدار میشه سرحال
پریشب گذاشتم‌بازی کرد نیم ساعتی بعدش شیر دادم و خوابید دوباره دیشب باز ساعت ۴ بیدار شد تا ۵ بازی کرد دیدم خیال خوابیدن نداره هرچی باهاش کلنجار رفتم‌نخوابید ساعت شد ۵ و نیم هوا داشت‌روشن میشد چشماش پر خواب بود ولی نمیخوابید
سینه نمیگرفت روپاهم میذاشتم گریه میکرد منم‌دیگه عصبانی شدم کلی داد زدم صدامو بردم‌بالا میگفتم بخواب دیگه صبح‌شد کشتی منو دوبارم‌زدم در کو*نش به زووور خوابش برد از صبحه این حال مزخرف ولم‌نمیکنهههه
ولی همش باخودم میگم مگه من آدم آهنی ام؟!
مگه رباتم؟
حق ندارم خسته شم؟عصبانی شم؟
حق ندارم استراحت کنم؟
اونم ن وفت اضافه تایمی ک همه دنیا خوابن
حق ندارم کم بیارم غر بزنم؟
فقط منم ک سر بچم داد میزنم؟
یا الکی مثلا میزنمش؟؟
با همه ی بی حوصلگیم سعی میکنم اینجور وقتا عصبانی نشم‌
نازش میکنم بوسش میکنم بغلش میکنم با روی خوش
ولی یهو از کوره در میرم
دست خودم نیست
از صبح ک از خواب بیدار میشیم مدااااام در حال کارکردنم تا اخر شب طبیعیه اگه شب هم ک وقت استراحته بخوام یکم براخودم بخوابم نه؟

دقیقا منم بعضی از وقتا قاطی میکنم
وقتایی که نمیخابه فقط گریه می‌کنه حالم خیلی بد میشه
منم داد میزنم سرش
بعد دوباره عذاب وجدان میگیرم که منم اصلا مامان خوبی نیستم اصلا بچه داری بلد نیستم
مثل حال تو پیدا میکنم

منم همینطورم دخترم میخواد همش بازی کنه یا فقط بغلم باشه بعضی وقتا اصلا نمیزاره صورتمو بشورم یا یه چیزی بخورم منم عصبانی میشم دادم میزنم بچم بدتر گریه میوفته همشم عذاب وجدان دارم موقع هاییم ک داد نمی‌زنم ولی بهش غر میزنم که بخوابه بچم می‌خنده حالم بدتر میشه ولی خب مام ادمیم بدون کمکی کاره خونه بچه شوهر همه چی سرمون می‌ریزه حتی اندازه ی حمام ساده ام وقت نداریم برا خودمون

قشنگ حال وروز منو توصیف کردی
تنها نیستی همه مون این روزا درگیریم بااین حس و حال میگذره بخودت زمان بده زیادی ازخودت توقع داری
بنظرمن شبا بیخاب میشه بزارش توهمین تابش اهنگ خاب ملایمم براش بزار

منم بعضی وقتا آب روغن قاطی میکنم ولی نمیزنمش فوری خودمو آروم میکنم بوسش میکنم دخترم خیلی دل نازکه فورا گریع اش میگیره .منم صبح دخترم ساعت چهار بیدار شد تا هفت و نیم نخوابید باهاش بازی کردم تا خوابش برد توم خودتو آروم کن با عشق باهاش بازی کن میدونم سخته این همه کار ولی خو خداروشکر بخاطر سلامتی بچه هامون

هممون همینیم عذاب وجدان نداشته باش

خیلی زیاد درکت میکنم فقط نزار بچه خشونتتو بفهمه یاد میگیره

دختر من تا صبح ۵یا۶ بار بیدار میشه یکم دور و برم میچرخه منم کاریش ندارم بهش شیر میدم بعدش ک خمیازه میکشه میارمش سرجاش میخوابه در کل خواب شب تعطیله تا بچه بزرگ بشه باید تحمل کنی درست میشه من ن دست روش بلند میکنم نه داد میزنم آدم خسته میشه حق داری هم انشاالله خدا ب همه مادرها آرمش بده

عزیزم واقعا درکت میکنم خیلی سخته منم بعضی وقتا اینجوری میشم از صب ک از خواب بیدار میشم میخوام بدواااام تا شب ک میخوام بخوابم مث جنازه میوفتم بعضی وقتا منم غر میزنم داد میزنم ولی بعدش آب وجدان میگیرم میشینم گریه میکنم ما چندروز پیش از پله افتادیم صورت بچم کبود شده یعنی وقتی میبینمش جیگرم کباب میشه دیگ اصلا چند روزه بهش تو نگفتم دلم میسوزه براش اینم نمی دونه ک چی خوبه چی بده با تمام سختیاش بازم خداروشکر میکنم ک ی فرشته ی مهربون و معصوم داده بهم ۱۰۰برابر خسته تر هم بشم بازم ارزشش رو داره جون دلم💝🎀
امیدوارم همیشه انقدر سرحال و سلامت و پر انرژی باشی ک هیچوقت دس رو بچه بلند نکنی داد نزنی🙂♥️

میفهممت خواهر، بیا بغلم ... 😭🫂

عزیزم واقعا درک میکنم منم گاهی خیلی کفری میشم بچه ی منم بعضی وقتا اینجوری نصف شب بیدار میشه نمی‌خوابه ولی من اعتقاد دارم به هیچ عنوان نزارم بازی کنه و سمت وسایلش بره چون یه جا خواندم که براش عادت میشه هر شب همین کارو می‌کنه برای همین شده بعضی وقتا تا یک ساعت و نیم که تلاش کنم بخوابونمش ولی نمی‌زارم به هیچ عنوان بازی کنه اینجوری خواب شبش بهم میریزه فک می‌کنه روزه
و اینکه احتمالا یه چیزیش هست تجربه بهم ثابت کرده دختر من وقتی اینجوری میشه چند وقت بعدش یه دندونش می‌زنه بیرون یا اینکه دل درد داشته باشه و دسشویی نکرده باشه اون روز اینجوری می‌کنه

وای منم نصف شب ک نمیخابه روانی میشم . دو شب پیش دوتا محکم زدم تو سر خودم شوهرم میخندید

برای منم یکی دوبار پیش اومده ولی بیشتر بخاطر اینکه شیر نمیخوره مجبورم با قطره چکون بدم اونم سرشو هی تکون تکون میده بعد چون سیر نمیشه نصفه شب ساعت ۳،۴ بیدار میشه فکر کن مجبورم پاشم شیر درست کنم با قطره چکون خیلی بخوره ۴۰ تا تا بخوابه دوباره ۶ بیدار میشه و این پروسه هی ادامه داره و این وسط آبمونم یه هفتس قطعه و له ترینم و کاملا درکت میکنم حق داریم فقط هی باید صبورتر بشیم

ما با دوقلوها هرروزمون همینه😅

هممون همینیم
من اینجور وقتا ولش میکنم تو پارک بازیش و میرم تو اشپز خونه یا وقتایی که بهونه گیری میکنه کلافم میکنه میخواد بغل باشه
هی به خودم میگم بچست متوجه نیست خودشم خستس نمیفهمه چشه هی با خودم تکرار میکنم یکم اروم میشم وگرنه هم خودمو میزنم هم اونو😂