۶ پاسخ

منممم اینقد میترسیدم ازاین موضوع 😂
و استرس داشتم
خداروشکر موقع زایمانم
کس دیگ نبود زائو‌ تو بیمارستان😂😂😂

قبلا تو ماه عسل دوتا خانواده اومده بودن همچین اتفاقی افتاده بود

آزمایش دی آن ای دادم خیالم راحت😂

منو ی خانم همزمان سزارین شدیم هردوپسر هردو گفتن نفسشون تنده بردن ان آی سیو اونجا نگو جابجا شدن چون من اصلا پسرمو ندیده بودم فرداش ک مرخص شدم رفتم پسر اونو جای بچه خودم بهم نشون دادن خوب تو شیشه بود رو همه چیز سرم تخت اسم من بود ولی اون گوشه اتاق پتو پسرم کنار ی تخت دیگه بود پیش خودم گفتم چرا پتو پسرمنو انداختن اونجا یهو بلندشدم برم برش دارم چشمم افتاد به بچه تو اون تخت رو دستش هنوز اتیکت اسم من بود یهو گفتم این پسر منه

والله عمه ام این اتفاق براش افتاد موقع که بچه به دنیا میاد نشان اش میدن سفیده بود موقعی که تحویل سیاه سوخته عین زغال عمه ام هی خودش میزنن میگه این بچه ای من نیست تا پرستارها هی میرن میان مبین اون ساعت ۲ تا بچه به دنیا اومده یه بچه عرب هم به دنیا اومده میرن بچه رو از زن عرب میگین میارن نشان اش میدن میگن این بچه تون هست میگه آره خانواده عرب هم از اون ور دنبال بچه خودشون میکردم خلاصه این اتفاق ها قبلاً بوده

واییی چی بد 🥲
صدقه بده

سوال های مرتبط

مامان 🎵امیرعلی🎶 و🌱 مامان 🎵امیرعلی🎶 و🌱 ۴ سالگی
💓💓💓💓💓💓💓

واقعا بارداری طبیعی و بچه سالم و صالح نعمتیه که خدا به هرکسی نمیده، کاش قدر دسته گل هامونو که خدا اینجوری بدون دخالت شخص ثالث گذاشته تو بغلمون رو بیشتر بدونیم!

درباره IVF و PGD سؤال می پرسم تک و توک کسی جواب میده ...
هزینه فقط یه آزمایشش 30 تومنه که تازه ببینن آیا میشه کاری کرد یا نه ...

اولین بار دخترخاله ام بعد از کلی آزمایش روی یکی از برادراش فهمیده بود ناقل یه بیماری ژنتیکیه و بهمون گفت که همه دخترخاله ها هم باید آزمایش بدن که ناقل هستن یا نه ...
من همیشه دلم میخواست زود ازدواج کنم، وقتی با همسرم آشنا شدم، گفتم پسرهای خانواده ما ممکنه همچین مشکلی داشته باشن با اینکه هنوز آزمایش نداده بودم، با توجه اطلاعات کمی که داشتم گفتم درمانی هم نداره؛ ۲سال تمام به خاطر اینکه خودش و خانواده اش عاشق فرزند پسر بودن ، از هم فاصله گرفتیم و من دچار افسردگی و خونه نشین شدم و اونم خودشو زد به بی خیالی و خوشگذرونی و ادامه زندگیش ...
تو فاصله اون ۲سال چندبار برای آزمایش ژنتیک و مشاوره پیش دکترای چند تا مرکز رفتم و فهمیدم منم ناقلم متأسفانه ...
به کسی نگفته بودم و خودم می رفتم دنبالش ...
اون روزی که جواب آزمایش رو گرفتم، رو نیمکت تو حیاط بیمارستان بقیه ا... نشسته بودم، بیدارِ بیدار بودم، خواب نمی دیدم!
سردرد گریه فشار عصبی هیچ کدوم نمیتونست مشکلمو حل کنه و دردم کم کنه چون خدا منو اینجوری آفریده بود!

ادامه در کامنت ها 👇