۵ پاسخ

انقد سخت نگیرید بابا من خواهر زادم ۸ سالشه با دخترم دعوا میکنن یه وقتی میزنن همو منم پا میشم میزنمش خواهرم هیچی نمیگه پس چرا وقتی قربون صدقه میرن چیزی نمیگین

مامان ماهدونه همه نظرشونو گفتن یک نظرم بودن ولی من کلا میگم مامانای امروزی خیلی سعی دارن مامان باشن وای کسی به بچمون چپ نگاه نکنه کسی چیزی به بچمون نگه با کل فامیل شوهر واطرافیان در میفتن به خاطر بچه حالا عموعمه خاله یه تشر به بچه میزنن اولن بچه یاد میگیره تو جامعه همیشه همه موافق باهاش نیستن گاهی هم ممکنه از طرف جامعه دعوابشه دفاع از خودشا یاد میگیره دوما مگه خودماها انقدر از طرف مامان بابامون حمایت می‌شدیم که حالا کسی چپ نگاه بچمون کنه بدمون میاد نمیگم این حرکت چند باره تکرار بشه نمیگم شما سکوت کنید نمیگم رفتار اونا درست بوده فقط وفقط میگم اگر درحد یه بار بوده نیاز به بازخورد شما وهمسرتون نبوده

من‌اجازه نمیدم کسی دعوای بچه ام کنه کسی هم نمیکنه چون از اولش دیدن اخلاقمو برا همین همه میدونن میگن لیلا حساسه ب لیانا چیزی نگید ک قهر میکنه میره 🤣

عزیزم من بودم، همون لحظه با ترک مهمونی مخالفت خودم رو با این رفتار اعلام می‌کردم. اگر هم ترک مهمونی میسر نبود، کل مجلس سکوت می‌کردم تا حد و حدود رو برای دیگران مشخص کنم‌.

اولا که غلط کرد عنو خاله عمه دایی کیلو چندن بعدش تولد پسرتوئه کاغذ رنگی پسر توئه اونوقت عموش دعوا میکنه؟؟ جالبه..

سوال های مرتبط

مامان هلیا مامان هلیا ۴ سالگی
سلام خانوما من دخترم تولد تاحالا نگرفتم براش کسی و دعوت کنم حتی پدر مادرامون رو



دوست داشتم امسال بگیرم همه رو دعوت کنم چند ماه قبلم برنامه مو گفتم


و مثلا باجاری و خواهرم دربارش حرف میزدیم شوهرم ی روز عصبانی شد ک‌ چخبره همش میگی تولد تولد ی کار میخوای بکنی صد بار دربارش حرف میزنی
منم گفتم من حرف میزنم توام بیا بگو من این بودجه رو دارم حالا چ ده نفر چ پنجاه نفر و من با بودجه تو دعوت میکنم
من همش حرف میزنم تو چیزی نمیگی
بعد گفت من نه پول دارم نه پول میدم نه برام مهمه
منم لج کردم گفتم کاری نمیکنم هرکاری میکنی خودت بکن
(دخترمم ذوق تولدشو داره)
الان پسفردا تولدشه ب دخترم گفتم ب بابا بگو برات تولد میگیره
اونم برگشت گفت مامان میگیره گفتم من کار ندارم تو گفتی کار نکن
دیگه برگشت یکم فحش داد و گفت میخوای منو عصبانی کنی
من نه بلدم نه کاری میکنم

خیلی ناراحت شدم از دستش
اینکه من یکسره تکرار میکردم رفته بود رو مخش اون روز برخورد کرد
از ی طرف دلم میخواد کاری نکنم تا ضایع بشه و ناراحتی دخترمو ببینه آلان کاری کنم میگه این همه من غر زدم و لج کردم الکی بوده همش
از ی طرف میگم اهمیت ندم برم تدارک ببینم
نمیدونم کدومش درسته
مامان ماهان و آوین مامان ماهان و آوین ۴ سالگی