۹ پاسخ

با کمال احترام کارتون خیلی اشتباهه...

ولی نگران نباش تو چ بگی چ نگی چهارسال دیگ همین بچه حقتو ازش میگیره جوری ک جرعت نکنه جیک بزنه دیدم ک میگم

اینک پسرتون رو میندازین وسط دعواتون هیچ خوب نیست
فک میکنین کار خوبی میکنین ولی همین بچه ک بزرگ بشه ازتون متنفر میشه
دیدی روانشناس ها میان میگن بابا و مامان دعوا میکنن مامان ب بچش اینو میگ بابا اونو بچه از خونه و خانواده بیزار میشه و منتظر بزرگ شدن هست ک فقط فرار کنه
خود خارجیا تا جایی ک بتونن جلو چشم بچه بحث هم نمیکنن میرن پشت درهای بسته چون خطرات و مضرات بدی روی بچه می‌زاره
ناراحت نشی شوهرت بی درک و بی فهمه تو هم میخای مثل اون بی درک و بی فهم باشی؟؟
نکن اینکار رو
بجاش ب بچت بگو بابا عصبی بوده چیزی گفته تو جدی نگیرش مردها وقتی عصبی میشن چرت و پرت میگن
تو بجای اینک مادر ایمن باشی داری مثل باباش برخورد میکنی
خرج کنه نمیگم نکنه ولی ن اینجور

کارت خیلی اشتباه گلم بچه رو قاطی نکنین تا کی میخوای از بچه استفاده کنید

هردوتون اشتباه میکنید.بچه رو سردرگم میکنید.تو سعی کن مثل باباش نشی و بعد مرتب به باباش یاد آوری کن کارش اشتباهه و به ضرر بچش هست

کارت اصلا درست نیست وقتی شوهرت اینجیزا رو نمیفهمه تو بفکر بچت باش

وا دعوای شما ج ربطی ب بچه داره از الان ب بچه استرس وارد میکنید

دمش گرم بذار حقت بگیره😍

چقد بد 🥺🥺🥺الان نمیدونم بگم کارت درست بوده یا نه

سوال های مرتبط

مامان آیهان مامان آیهان ۴ سالگی
مامانا شرایطمو میگم به من بگین من چه کاری بکنم درسته ، پسرم ۴ سالشه ، حرف زدنش در حد جملات ۶ کلمه ای هست ،شعر میخونه نقاشی در حد آدمک ، رنگ آمیزی هنوز درست انجام نمیده ، رنگا رو بلده حیوونا و میوه ها رو بلده اشکال هندسی رو بلده ، وقتی با هم سناش مقایسه اش میکنم میبینم عقب تر از هم سناش هست ، بردمش گفتار درمانی اونجا حالم خوب بود گفتم کم کم راه میوفته شرایط بهتر میشه اما گفتار درمانش هر سری یه چیزی میگفت یه بار میگفت نقص توجه داره یه بار میگفت بی بی دیجیتال یه بلر میگفت مشکل ارتباطی داره و ....آخرشم منو فرستاد پیش همکارش که کاردرمان حسی حرکتی هست پسرم اصلا توجه بهش نمیکرد میزفت بلزی میکرد میگفت نگاه دستور پذیزی نداره در صورتی که پسر من تو خونه هر کاری بگم انجام و گفت پسرت علائم اوتیسم داره ، اون روز من مرگ رو جلو چشمام دیدم ده سال پیش داداش بیست سالمو از دست دادم اون روز برام سخت تر از از دست دادن برادرم بود فقط خدا میدونه چی کشیدم همون روز بردمش پیش فوق تخصص روان پزشکی کودک چند تا سوال ازش پرسید جواب داد صداش کرد جواب داد گفتم گفتاردرمانش گفته توجه اش پایینه گفت براش دارو مینویسم واسه توجه اش گفتم پسر من مشکلش چیه ؟ گفت یکم مشکل ارتباطی داره ارتباط برقرار میکنه اما ضعیف ( پسرم با کسایی که میشناسه خیلی صمیمی هست ولی از غریبه ها خجالت میکشه ) گفتم بهم گفتن اوتیسم گفت نه نگران نباش یکم بی بی دیجیتال شده اونم با چند جلسه کاردرمانی راه میوفته ، ولی من از اون روز دیگه اون آدم سابق نشدم روی حرکات پسرم حساس شدم الان بپر بپر میکنه میگم نکنه اتیسم داره ، دیگه اونجا نبردمش فقط تو خانه رشد انلاین کاردرمانی و گفتار گرفتم ، مهدم ثبت نامش کردم