من الان پسرمو بردم باشگاه.شنیدم مربی به مامان یکی از بچها میگفت کسی بچتو اذیت میکنه توی خانواده و فامیل؟ و داشتن باهم حرف میزدن.مث اینکه بچه یه جوری بوده مربی متوجه شده.بعد من ازش پرسیدم گفتم روحیات پسر من چطوره؟گفت عاااالیه عااالی اینجارو رو یه انگشتش میچرخونه.اولش یه کم خجالت میکشه اما بعدش میترکونه.من یه کم امیدوار شدم اخه با این همه محدودیت ک پسرم داره و انقد خشونت که توو خونه مون هست فکر نمیکردم مربی از پسرم تعریف خوبی کنه.میگم‌شاید مربی تخصص آنچنان نداره.بنظرتون از کجا بفهمم پسرم چ کمبودی داره

۶ پاسخ

بچه ها ممکنه توو هر محیطی یجور رفتار کنن
مثلا پسر من توو مهمونیا خیلی آداب و رعایت میکنه ، اما توو خونه راحت هست هر کار دلش میخاد میکنه محدودش نکردم

کدوم باشگا میبرین؟

باشگاه چی میبرید؟

رونشناس ببر

چرا خشونت؟

نمیشه گفت شاید اونجا کنار دوستاش خوشحاله

مقالات مرتبط

رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری

سوال های مرتبط

مامان گنجیشک مامان گنجیشک ۴ سالگی
چوب خط خریدم .مربی پسرم گفته بود.خودم چطور باهاش توو خونه کار کنم؟یه سوال دیگه..کسی میدونه اصلا توو مهد دقیقا چیکار میکنن؟؟نکنه الکی باشه؟ از کجا بفهمم تاثیر مثبت داشته؟؟؟و اینکه من میرم اونجا میلینم بچهارو بوس میکنن و رفتارشون خوبه.میگم نکنه در غیاب پدرمادرا یه جور دیگه باشن اصلا😐😐
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آیهان مامان آیهان ۴ سالگی
امروز اولین روز مهد پسرم بود ، بدون من که نموند من تمام سه ساعت رو کنارش بودم ، بعد خجالت میکشید اصلا حرف نمیزد یا اگر حرف میزد خیلی آروم پیش من حرف میزد که مربیشون اصلا صدای اینو تو این همه بچه نمیشنید ، بعد بچه ها چون این از همه کوچیک تر بود و خجالت میکشید و حرف نمیزد یکیشون که خیلی بی ادب بود هی میگفت من از این خوشم نمیاد پیش من نشینه بقیه هم به تبع اون همین حرف رو زدن ، وای داشتم سکته میکردم همونجا گریه ام ولی خودمو جمع کردم ، نسبت به پارسال که یه بار بردمش اصلا نمیموند میرفت فقط بازی ایندفه مینشست و توجه اش بیشتر بود اما مثلا مربی میگفت رنگ کن رنگ نمیکرد ، از یه طرف از این خوشحالم که اینقد این سه ساعت همکاری کرد و نشست از طرفی از اون حرفای بچه ها به شدت دلم شکسته و آخرشم مربیش گفت پسرت حرف نمیزنه ؟ گفتم حرف میزنه ولی اینجا خجالت میکشه ، اونجا بچه ها رو نگاه میکرد ولی با هیچ کدوم سعی نکرد دوست بچه ولی اومدم خونه با بچه های همسایمون کلی بازی کرد ، خدایا خودت کمکم کن پسرم رو راه بندازم خیلی سخته از طرفی از نطر روحی خودت داغون باشی و کلی دلشوره که یعنی همه چی درست میشه ؟ از طرفی باید محکم پشت بچه ات باشی ...
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آیهان مامان آیهان ۴ سالگی
مامانا شرایطمو میگم به من بگین من چه کاری بکنم درسته ، پسرم ۴ سالشه ، حرف زدنش در حد جملات ۶ کلمه ای هست ،شعر میخونه نقاشی در حد آدمک ، رنگ آمیزی هنوز درست انجام نمیده ، رنگا رو بلده حیوونا و میوه ها رو بلده اشکال هندسی رو بلده ، وقتی با هم سناش مقایسه اش میکنم میبینم عقب تر از هم سناش هست ، بردمش گفتار درمانی اونجا حالم خوب بود گفتم کم کم راه میوفته شرایط بهتر میشه اما گفتار درمانش هر سری یه چیزی میگفت یه بار میگفت نقص توجه داره یه بار میگفت بی بی دیجیتال یه بلر میگفت مشکل ارتباطی داره و ....آخرشم منو فرستاد پیش همکارش که کاردرمان حسی حرکتی هست پسرم اصلا توجه بهش نمیکرد میزفت بلزی میکرد میگفت نگاه دستور پذیزی نداره در صورتی که پسر من تو خونه هر کاری بگم انجام و گفت پسرت علائم اوتیسم داره ، اون روز من مرگ رو جلو چشمام دیدم ده سال پیش داداش بیست سالمو از دست دادم اون روز برام سخت تر از از دست دادن برادرم بود فقط خدا میدونه چی کشیدم همون روز بردمش پیش فوق تخصص روان پزشکی کودک چند تا سوال ازش پرسید جواب داد صداش کرد جواب داد گفتم گفتاردرمانش گفته توجه اش پایینه گفت براش دارو مینویسم واسه توجه اش گفتم پسر من مشکلش چیه ؟ گفت یکم مشکل ارتباطی داره ارتباط برقرار میکنه اما ضعیف ( پسرم با کسایی که میشناسه خیلی صمیمی هست ولی از غریبه ها خجالت میکشه ) گفتم بهم گفتن اوتیسم گفت نه نگران نباش یکم بی بی دیجیتال شده اونم با چند جلسه کاردرمانی راه میوفته ، ولی من از اون روز دیگه اون آدم سابق نشدم روی حرکات پسرم حساس شدم الان بپر بپر میکنه میگم نکنه اتیسم داره ، دیگه اونجا نبردمش فقط تو خانه رشد انلاین کاردرمانی و گفتار گرفتم ، مهدم ثبت نامش کردم
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان آیهان مامان آیهان ۴ سالگی
اینکه پسر من تو مهد بجای اینکه بشینه کارایی که مربی میگه انجام بده میره دونه به دونه ی اتاق مهد رو میرده چیزایی که میبینه میگه این فلان این فلانه یا میپرسه این چیه و ...، گاهی هم به مربیش گوش میده و جلسه دومشه
مامان آنیل مامان آنیل ۴ سالگی
مامانا اولین روز مهد بچه هاتون چطور بود؟ من امروز دخترمو بردم اصلا داخل کلاس نمیموند سریع میومد بیرون پیش من تو حیاط بازی میکرد و کلا ارتباط نگرفت با بچه ها و مربی تو کلاس نموند گفت خوشم نمیاد بنظرتون بهتر میشه علاقمند میشه؟ من یه اشتباهی کردم کل شهریرو دادم و آزمایشی نبردم ببینم دوس داره یانه
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آیهان مامان آیهان ۴ سالگی
واقعا حرف زدن به هوش ربطی داره ؟ دختر همسایمون که میاد پیش پسرم بازی میکنه چند ماه از پسرم کوچیک تره یعنی از ما آدم بزرگا قشنگ تر حرف میزنه ولی مثلا خونه سازی رو هزار بار بهش اسمشو گفتم باز اسمش یادش نمیمونه پسرم با اینکه دست و پا شکسته حرف میزنه اسم یه چیز رو یه بار بهش میگم قشنگ یادش میمونه ، یه وقتفک نکنید دنبال ایراد از بچه مردمم ها ...نه ...فقط دارم خودمو دلداری میدم که پسرم همه چیزش راه میوفته ، نمیدونید چقدر دلشکسته و غمگینم این روزا ، انگار دنیا برام تموم شده ، میگم یه سال بچه مو دیز تر میفرستم مدرسه ولی وقتی به این فکر میکنم هم سناش تو فامیل و اطراف رو ببینم مدرسه میرن این نره روانی میشم کاش یکم خدا به دلم نگاه کنه همه چی خیلی زود رو به راه بشه ، بخاطر بچه ام ، حیف این بچه ست بخدا مادر غمگینی مثل من داشته باشه
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان آراد مامان آراد ۴ سالگی
سلام وقتتون بخیر
مامانا کمک توروخدا بخونید شاید نظری داشتید
آراد وقتایی که باخودم خیلی اذیت نمیکنه ینی اگه اشتباه کنه هم من خودم خیلی کم طاقت شدم دعواش میکنم و درس میشه وای وقتایی که با مادربزرگش یا کس دیگه ای بیرون اصلا بحرفاشون گوش نمیده و اینکه کلاس ژیمناستیک میبرمش اونجا اصلا از مربی تبعیت نمیکنه همش دنبال بازیگوشی ولی وقتی میاد خونه همه کارای مربیشونو تکرار میکنه کسی تجربه ای نداره راهنماییم کنه واقعا دارم از استرس وفکروخیال دیونه میشم میگن شاید زیاددعواش کردم اینجوری شده
مامان ❤طلای مامان❤ مامان ❤طلای مامان❤ ۴ سالگی
سلام وقتتون بخیر
دوستان هزینه مهد یا همون پیش۱ تو شهرشما چقدره؟
تو شهرما ی سری مهدها هستن ۴تومن ماهی که بیشتر حکم نگهداری از بچه رو دارن واسه خانواده های شاغل
ی مهد هست ۶۵۰۰میگه ماهی ولی زبان و ورزش و سفال و موسیقی رو با مربی های تخصصی کار میکنه با بچه البته با بازی هست تمام آموزش هاش
و از ۸ صبح تا ۱.۳۰ظهر هستن
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان مامان دو تا عشق مامان مامان دو تا عشق ۴ سالگی
بچه ها نظر میدید
من با خانواده همسرم قطع ارتباطم
خانواده خودمم افاده ای و ....
بعضی سال های گذشته تولد بچه ها اونا بودن یا خانواده شوهر یا خانواده خودم
حالا امسال تولد پسر کوچولوم رو تو کلاس موسیقی براش گرفتم کلا ۵ تا بچه بود حالا مهم هم نبود برام چون کوچولو هست همونجوری خوشحال شد
ولی دخترم ۱۲ سالشه و عاشق باشگاه و ورزشه و حرفه ای دنبال میکنه
به نظرتون با مربی باشگاهش هماهنگ کنم یه کیک بزرگ بگیرم با آبمیوه چند تا بادکنک سورپرایزش کنم ؟
یا خودمون ۳ تاتایی بگیرم
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان گنجیشک مامان گنجیشک ۴ سالگی
کیا بچه شیر به شیر یا با اختلاف سنی کم دارن؟پسرمو میبرم باشگاه یه دختربچه۲ ساله اونجا هست هروقت میرم میگه منو بغل کن بهم میگه مامان جیگرم کباب میشه براش.یه خواهر کوچیکتر داره.مامانش اینو میزاره باشگاه.یه خواهرشوهرم هم شیر به شیر داره جفتشون پر از عقده ان مخصوصا بزرگه.من پسرم ۴سالشه از الان نگرانم برا بچه بعدی پسرم آسیب نبینه🥲
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان لیا و دیا مامان لیا و دیا ۱ سالگی
مامانا طبق شکی که تاپیک قبلی گفتم
شک کرده بودم به بیش فعال بودن دخترم گفتم ببرمش مهد ببینم اوضاع چطوره
رفتم اونجا با مربی حرف زدم که ثبت نام کنم اونم یه کم با دخترم صحبت کرد اسباب بازی بهش داد گفت بازی کن بعد گفت جمع کن موهایم بافت الاکلنگ آورد بازی داد و شعر خوند دخترم حرفاشو گوش میداد آروم بود اصلا یکی دیگه شده بود من فهمیدم بیش فعال نیست قبلانم مهمونی میرفتیم اونجا دخترم بکل عوض می‌شد و آروم ساکت حرف گوش کن چی بگم مودب و عاقل

ولی از مربی و محیط مهد خوشم نیومد ثبت نام نکردم اتاق مادرا جدا بود درب اتاق ها رو کلید می‌کرد میرفت و میاومد مدام کلید می‌کرد اخه دیگه اتاق مادرا رو چرا کلید میکنی مگه نباید شیشه ای باشه مادر ببینه داخل رو ؟بعد دخترمو جدا برد نیم ساعت داخل من پیشش نبودم میگم چیکار کردی اونجا میگه تنها بودم نشسته بودم
بعد اتاق های تو در تو و تاریک یه روز درمیون دو ساعت ۱۶۰۰
مهم هزینه ش نیستااااا میخواستم تو محیط باشه ولی تصمیم گرفتم خانه بازی ببرم با بچه ها بازی کنه خودم ببینمش تا اینکه نباشم اونجا یکی با حرص ببراش دستشویی یا با بچه ای دعواش بشه و گریه کنه چون مظلومه بالاخره بچه شیطون هم هست دیگه همه که مثل دختر من نیستن
دختر کوچیکمم اضطراب جدایی داره دلم به اونم میسوزه تنهاش بزارم پیش مامانم میمونه هاااا ولی 😞😔نمیدونم بخدا دیگه نمیدونم چی درسته چی غلط
چقدر سخته بچه پشت هم😭
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان گنجیشک مامان گنجیشک ۴ سالگی
چطور رابطه شوهرم و پسرمو خوب کنم؟چطور به شوهرم حالی کنم با پسرم وقت بگذرونه بهش محبت کنه توو ذوقش نزنه از خودش دورش نکنه که آویزون بقیه بشه.چطور شرایطی رو مهیا کنم ک اونا باهم وقت بگذرونن و پسرم وابسته پدرش بشه با هم رفیق باشن.تورخدا هرکس تجربه ای داره بهم بگه..من با شوهرم زیاد حرف زدم اما همش تهش ب دعوا کشیده.چطور غیرمستقیم و با سیاست بهش حالی کنم
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان آروین مامان آروین ۴ سالگی
سلام پسرم از دیشب تب کرده امروزم دکتر نبود شما باشین تا شنبه صبر میکنید؟یعنی تا سه روز رو نمیبرین دکتر؟تب داره فکر کنم گلوش یه کم عفونت داره
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان رادمهرورادوین مامان رادمهرورادوین ۴ سالگی
یکی از دوستام یه دخترهمسن رادمهرداره الان یه پسر بارداره خداروشکر ،میدونم که چقدر دوست داشت این یکی پسر بشه
خیلی براش خوشحالم و چقدر دلم خواست خدا چنین خوشحالی به منم میدادکه از هردوجنس بچه داشته باشم
اوایل که فهمیده بودم بارداری دوم هم پسره ،میگفتم خدایا این همه دخترخلق کردی یکی هم میشد دخترمن، چی ازت کم میشد؟الان که اون روزا گذشتن میدونم که قراربودرادوین بیادوپسرمن بشه قراربود من دوتا پسرداشته باشم خیلی هم از وجود بچه هاخوشحالم جونم براشون میدم ولی الان به خدا میگم خدایا توکه دوتا پسردادی،شکر، فقط چرا آرزوی دخترتوی دلم گذاشتی؟ چرا هروقت به بچه فکرمیکردم توی ذهنم یه دختریه پسر میومد
مشاهده ۱۶ پاسخ دیگر
مامان مهدیار مامان مهدیار ۴ سالگی
مامانا پسرم بردم چکاب کامل بخاطر اینکه غذا خوب نمیخوره رشدشم تعریفی نداره یه کم کم خونی داره فعلا وقت نکردم ببرمش دکتر بنظرتون واسه کم خونی چه شربت یا قطره ای خوبه تو این سن
مشاهده ۳ پاسخ دیگر