۱۵ پاسخ

من‌میندازم تو کریر میزارم جلوی حموم درو باز میکنم تا من دوش میگیرم اونم منو نگاه میکنه

واه مگه چش میشه یه نیم ساعت نگه داره
حالا خوبه خودش بچه میخواستن

براي من نگه ميداره من با دوستام از صب تا شب ميرم بيرون
ما ماهي ي بار مبريم با دوستامون از صب نا شب بيرون
جدايي از اونم ميرم ارايشكاه دكتر همه جا نكه ميداره ساعت هاي طولاني

من شوهرم بیاد بچمو میندازم سرش بخداااا توان برام نمیمونه بزار یکم بزرگ شه شیطونی کنه بخنده ادا دربیاره قشنگ شوهرت باهاش بازی میکنه

منم همینطور میگه

جوش نزن بایدباهم هماهنگ وهمکاری کنین

من دیگه نمیگم بهش یواشکی میرم حموم مجبور میشه نگه داره ولی بچه بزرگ بشه دیگه نمیشه اینکارو کرد🥲🫠

وای منم واقعا سختمه دخترم وقتی بیدار باشه اصلا نمیزاره از کنارش تکون بخورم

بزارش پیشش برو نمیخاد بهش بگی

برعکس شوهر من ک خیلی مراقب بچه اس ک کارامو کنم
الان گرفتتش من دوساعت تو حموم بودم

شوهر منم همینطوره

من سر شب گفتم نگه دار من برم حموم سرش تو گوشی میگه باش در حال دوش گرفتن سرم پر کف یهو یکی کنار پام تکون میخوره نگاه کردم عدنان با لباس همینجور یهواومده زیر دوش عصابم بهم ریخت😐😡

بخدا منم اینجوریم یعنی دارم دیونه میشم ب کارام نمیرسم چون تنهام دخترم هیچکس رو نمیخواد فقط پیش خودم ارومه🤐🤐

همششششون همینن

دقیقا شوهر منم همینه
هرکاری بخام انجام بدم بگم نگهش دار میگه بخوابونش بعد انجام بده☹️

سوال های مرتبط