۶ پاسخ

خداروشکر خودش سالمه بابا فداسر خودتون و بچتون

توکل بر خدا خواهر انشالله پیدا میشه خیلی ناراحت شدم 😞😞

من یه مقدار از طلاهامو که تو کشو گذاشته بودم پول نقد و دلار ساعت شوهرمو ۶۵ میلیون خریده بودم از خونم دزدیدن فرداش هم شنبه بود رفتیم کلانتری داشتن املت میخوردن خیلی ریلکس گفتن ۴۰۰ میلیون که چیزی نیست از همسایتون ۳ میلیارد بردن گفت رو کاغذ بنویس چیا بردن آدرس و شماره بده پیدا شد زنگ میزنیم همین... یکبار هم زنگ نزدن

دیشب سر کوچه ما دو تا موتوری پسره رو خفت کردن فک کردن دستبندش طلای
پسره گفته بخدا طلا نیس از دستش کندن دیدن طلا نیس
تفنگ گذاشتن رو سرش گفتن گوشیتو بده
نگو گوشی شونزدع پرومکس
هیچی دیگه گ.شی پر

توکل به خدا چقد ناراحت شدم

انشاالله پیدا میشه

سوال های مرتبط

مامان رایان مامان رایان ۴ سالگی
دلم خیلی گرفته بخاطر لکنت پسرم دوازده روزه شوهرم رفته ماموریت حالا رفت نزدیک بیست روزه دیکه بیاد از ساعت ۱۲ تا الانا پاب پای پسرم بودم بعنی هر روز هر روز با همیم دیگه باباش نیس ک ی ساعت با اون باشه دغم میده ولی از درد اینکه لکنتش بدتر نشه هیچی نمیگم باز با اون وضع لج بازی میکنه اصلا گیر نمیدم خونه زندکی رو ب چه وضعی درآورده هیچی نمیگم باز با اون حال شبا ساعت ۱۲ ک میشه دنبال گریه اس دنیال بهانه است ک بشینه گریه کنه ب زبون میگیرم هر کاری میکنم نمیشه از ساعت ۵ بد از ظهر تا ۱۱ ام می‌گردونمش مغازه هارو پارکارو روانی شدم دیگه 😭😭😭😭😭😭😭😭😭
کاش منو این بچه صب رو نبینیم خیلی روزا برام سخت میگذره غصه لکنتش ک دیگه داغونم کرده ب زور جوری رفتار میکنم ک‌بچم ی وقت ناراحت نشه از ناراحتی من وگرنه از درون داغونم قلبم درد میکنه از غصه😭الان خوابیده همینجور نشستم‌دارم گریه میکنم
ی مادر شوهر خرفت دارم دیروز تو پارک دیده ما رو ن حالی ن احوالی ن ی دست بچمو بگیره سمت خودش ک چی میکنی عین احمق ها بد ی ساعت گذاشته رفته خونش
ولی بگی بیا ی خروار غذا گذاشتم بیا بخور با سر میاد عین گاوم میخوره
ی زنگ نزده تا ب حال ب ما تو این دو سال ک شوهرم ماموریته چی میکنید