۵ پاسخ

تلخک بزن

هیچکاری نکن کلا بگو نیس من سیته میدادم هیچی نزدم فقط گفتم دیگه نیس
تاپیک آخرم بخون توهم تدریجی قطع کن
اول روزارو قطع کن کم کم
بعد باز شبا
اگه شبا هر یه ساعت میخوره بده
شب بعدی هردوساعت
بعد هرسه ساعت
هر۴ ساعت بعدم دیگه قطع کن کلا
گریه هم کرد بزار بکنه بزار رو پات نیخابه
تسلیمش نشو عادت میکنه خودش

شیشه شیر قایم کن پرسید بگو گم شده بیا پیداش کنیم ولی دیگه نشونش نده هر موقع شیر خواست بهونه گرفت بهش خوراکی‌هایی که دوست داره رو بده... من اینجوری از شیر گرفتمش به تدریج نه یهو...

من سر شیشع زردچوبه زدم گفتم اخ شده بندتزیم اشغالی، موقع خواب رفتن و شبا وابسته بود، روزا هرچی خوراکی دم دسم اومد دادم، زیاد سخت نبود، سه شب اول خیلی خیلی سخت بود، نصف شب هیج قبول نمیکرد، کلا رو پام بود

از شب چهارم یه ذره بهتر شد و نصف شبا بیدار میشد اب میدادم
یکم زمان برد این فرایند، الانم شبا یکی دوبار بیدار میشه اب میدم تو لیوان

امیدواریم تجربم ب دردت بخوره

سر شیشه شیرش ببر نتونه بخوره

سوال های مرتبط