سلام رفقا الهی همگی خوب باشین ایام به کام باشه
مشغول پروسه نفس گیر ازپوشک گرفتن
روز اول اصلا همکاری نکرد سه ساعتی بیرون بودم از ده تا یک روی دستشویی پلاستیکی که داشتم از دوران دخترم نشوندمش به جرات میگم شاید دوساعت هم نشست اما جیش یا پی پی نکرد دیگه پوشکش کردم و آوردم خونه که حمومش کردم و تا اون موقع هم جیش نکرد و بعدش هم غذاشودادم خوابوندم بیدار که شدباز نشوندمش و بعد چهل دقیقه ای که نشست با کلی تشویق و وعده وعید جیش کردن آقا
با خوشحالییییی دوساعتی رو گذروندم باز گفتم وقته. گیشه که باز یه یک ساعتی نشست که با خستگی باز پوشکش کردم که ده دقیقه بعد دیدم پوشکش رو گرفته و یجور حسی داره که سریع بردم و تا پوشکش رو دآوردم دیدم جیش کرده بعد یه ساعت هم که خواستیم بریم بیرون نگاه کردم پی پی هم کرده دیگه منم هیچی نگفتم و با ناراحتی و شکست دیگه کاریش نداشتم تا صبح فردا که پوشکش جیشی بود نصفه و نیمه یعنی تازه جیش کرده بود بعد از خواب بیدار شدن

خیلی خوب بود بخصوص اونجا که بهش گفتید گوشت رو میبرم،کای نکته اموزنده داشت

خب چ اصراری وقتی بچه بلد نیست میخای پوشکش باز کنی ...اول یادش بده جیش پی پی شو خبر بده بعد شروع کن گرفتن پوشک ...چرا بچرو بترسونی؟پوشک رو بزنم؟؟؟بخاطر اینکه امادگی نداره و هنوز کنترل نداره ؟بریدن و از دست دادن عضو بدن؟...الله و اکبر ازین همه شکوه ...

به بچه گفتید اگه جیش نکنی گوشت را میبرم؟؟؟
بعد بچه جیش کرده ...
شما به این میگی موفقیت؟؟؟؟!!!!!!چه عجیب

عزیزان منفی باف و دایه های مهربونتر از مادر در نظر داشته باشید که من تا الان که یک دختر ده ساله دارم و یه پسر دوساله هیچچچ وقت نه ترسوندمشون و گذاشتم کسی بترسونه و اینکه نه زدمشون و گذاشتم کسی بزنه و نه اینکه تحت فشار بزارم یا اینا نبوووووووده اصصصصلا من راهنمایی در صورت تجربه خواستم و زمان که ممکنه چه مدت طول بکشه همین.آها اینم بگم که با اون قضیه قیچی هم امکان ترسیدن پسرم با اون خنده هاش و شیطنت که می‌گفت نه نکن و خندده ی من در حد صفرررررر یا زیره صفر فقط خواستم ماجرا رو کامل گفته باشم و در مورد تهدید هم که اصلا شما نگران نباشید من هیچ وقت تهدید جدی نداشتم و حالت ترسوندن نبودده که حتی یکبارم جدی نگرفتن با همه ی بچگیشون چون هیچوقت دردی از بابت زدن حس نکردن که بخوان جدی بگیرند پس شما اصلا نگران نکنید خودتون رو🤕

😐😐😐😐😐

وای من انقد این پروسه پوشک برام سخته جرات ندارم همش میترسم

هیچی فقط یا ابوالفضل 🤕🤕🤕🤕

دوباره گفتم بزار شکست نخورم و دوباره شروع کنم دیگه پوشکش نکردم
پ ن:(از اول پروسه هی بهش گفتم پوشک جیش نکن بکنی پوشک رو میزنم و اگه دستشویی جیش کنی آفرین میگم هی تکرار میکردم اینو از حفظ شده بود و اینکه پسر من کامل و صددرصدی حرف میزنم و می‌فهمه همه چی رو یعنی منو تو رو درس میده)
حالا روز دوم هی گفتم پوشک نداری جیش کنی کثیف میشه باید دستشویی کنی هی میگفتم و میگفتم و سه ساعتی بعد دیگه نشوندمش و نشستم کنارش مثل هر دفعه و کلییییی تشویق موهاش رو کوتاه کردم و قیچی به دست یهو گفت گوشمو نبری و منم گفتم جیش نکنی گوشت رو میبرم و قیچی رو باز و بسته کردم و هرچی که ترسید و بعد گفت جیش کردم و موفقیت دوم بدست اومد و کلی دورش جمع شدیم با باش و آبجیش و دست زدیم براش و آفرین گفتیم و خر کیف کردیمش و دفعه بعد بعد شام گفتم جیش داری که خودش رفت سمت دسشوییش و نشست نیم ساعت نگذشته بود که هردوتا رو انجام داد و موفقیت سوم هم با خرکیف شدن من انجام شد و کلی هم رایان رو تشویییییققق کردیم و دیگه نه خوابید و پوشکش کردم محض احتیاط
روز سوم مثل همیشه که تو خواب جیش نمیکنه پوشک خشک بیدار شد
و نشوندمش تو دسشوییش ده دقیقه بعد گفت جیش کردم و این تا الان شد چهار موفقیت و من خوشحال ترینم
نکته ای چیزی هست بگین سابقه دارها که رعایت کنم و اینکه به نظرتون چه مدت طول می‌کشه عادت کنه خودش گفتن و دیگه پوشک نشدنش؟؟