۵ پاسخ

منم همین بودم ودقیقا میفهمم شمارو،اما به مرور عادت میکنی عزیزم،من روز اولی انقدر گریه کردم همسرم میگفت چطور میخوای بفرستش سربازی...اما بعدا طوری شده بود پسزم اصلا همراه من نمیامد خونه چون خونه اقاجونش کلی بهش خوش میگذشت ومنم خیالم راحت شد

موفق باشی گلم .بله خیلی سخته اما خوب کم کم عادت میکنی خداراشکر که پیش مادرت هست وخیالت راحته عزیزم 😍

عزیزم منم مثل شما بودم ولی میبینم بچم کلی بهش خوش میگذره خونه باباجونش خیالم راحت میشه وقتی میذارمش اونجا میخوام برم اصلا نگاهم هم نمیکنه😀

کارت چیع؟

😂😂😂 ببخشید خندم گرفت ما مادرا فک کنم دیوانه هستیم

سوال های مرتبط