۸ پاسخ

وای خدابچه منم همینطوره.یسره به پاچه های شلوارمن آویزونه یه ثانیه میگه دورنشو.گلاب روت یه دسشویی بادل خوش نمیذاره برم.ولی من تحملم بالاس فقط خسته میشم به هیچ کاریم نمیرسم

من وقتایی پیش خودمه میخام غذا درست کنم میچسبه بهم یه ملاقه یه دوتا ظرف بهش میدم با همونا سرگرم میشه و تلویزیونم‌روشن میکنم ک هواسش پرت بشه یه چند دیقه ای با همونا سرگرمه دیگه چاره چیه اونام بچه آن داد زدنو عصبی شدم فایده نداره باید تحمل کنیم 😂

عصبی نمیشم باهاش بازی میکنم سرگرم ک‌میشه خودش بیخیال من میشه

چون از زمان پسرم تجربه دارم که تو این سن عادیه اینکه همش بچسپن بهت برام عادی شده عصبی نمیشم چون میدونم بعدش پشیمون میشم بالاخره اینم میگذره بچه ست دیگه وابسته به مادره

میگم اروم باش سحر میگذره الان کاری نکن پشیمون بشی بعدش 😄

دختر من از پشت چنگ میزنه موهامپ گردنمو چنگ میزنه و گریه ک بلندش کنم فقط نفس عمیق و تو دلم فوش ب پدرش😅😅اگه ذره ای لحنم تند بشه بدتر خودشو جر میده پس در خودم خفه میشم و فقط باباشو مورد عنایت قرار میدم

عصبی میشم و صدام بالا میره متاسفانه 😂🫠

توکل بر خدا هیچی
سعی میکنم با هر ترفندی شده ارومش کنم

سوال های مرتبط