من از مرغ ب شدت متنفر بودم اصلا نمیتومسم حتی ببینمش،از بدی همسرمم بدم میومد چند ماه اول،و فقط دوغ میخوردم
من سر هردو بچم نه از چیزی بدم میومد ن چیری هوس میکردم
من سر هر دو بارداری رب خونگی هوس میکردم
و یر بارداری دوم برای آش میمردم🫤🫤😅
میرفتم ۳ تا کاسه آش بیرونی میخریدم با کشک و سرکه....چنان با اشتها میخوردم...
هرکی آش میورد برام دعاش میکردم....
خیلی هوس چیزهای عجیب نداشتم
منم از بوی تنش بدم میومد با اینکه از حموم میومد
بعد از رابطه هم متنفر بودم
ماست ترش ترش ترش
در حدی بود یه بار پنج صبح بیدار شدم یه ظرف خیلی بزرگ خوردم تموم شد خیالم راحت شد رفتم بخوابم
الان حتی فکرشم حالمو بد میکنه
من از بوی سیر متنفر شده بودم، بابام بنده خدا نگران بود نکنه ویار اونارو بگیرم از بوشون بدم بیاد😅
ترشی بادمجون🤢اومدم خونه مامانم دیدم وای داشتم گریه میکردم 🫠🫠
شهریور ماهم هوس پرتقال و نارنگی ترش کردم مگه پیدا میشد لعنتی😮💨😮💨😏😏
۴تا پرتقال خریدیم ۴۰۰تومن😁😂اونام شیرین بود
هیچ حال بدیوحالت تهوعی نداشتم.فقط ویارکبابومعجون داشتم هرروزتوی کبابیوی ابیموه فروشی بودم😂😂😂
من خیلی بدویاربودم ۱۲کیلو کمکردم از بوی شوهرو پسرم بدممیومد از گلهای تو خونه بدممیومد
همه چی دوس داشتم متاسفانه😁
من عاشق مغز وسط کاهو بودم
یا حتی برا آبی ک رو ماست محلی جمع میشد میمردم بس ک هوس میکردم.طوریکه هرشب خوابشو میدیدم.
از مامانم دور بودم و خودمم بلد نبودم درست کنم🥺
یخچال خونه مامانم
بازش میکردم تا معدم نمیومد دهنم ول نمیکرد
همه میگفتن بو نمیده من میگفتم میده جالبه باز باردار شدم باز همون بو رو یخچالشون میداد به نظرم
و قرمه سبزی بیرونی هر جا بوش میومد حالم بد میشد
من سر دوتا بارداریم اصلا اصلا تهوع اینا نداشتم حتی یبار
ولی هوس دوغ کاهو گوجه سبز میکردم
من از پیتزا بدم میاد، قبلا عاشقش بودم
ویار من سس انبه بود!!
هرروز یه عالمه دزست میکردم میخوردم
تنده و گرم
دخترم دنیا اومد زردیش بالا بود
من فقط رب آلوچه میخوردم صبحونه و ناهار شام 🤣🤣🤣 از بوی غذا و برنج بدم میومد
چیز خاصی نبود فقط شیرینی نخودی نمیخوردم اصلا، که سر مهدیار عید بود 3 ماه حامله بودم رفتم خونه مامانم درست کرده بود کلی خوردم دیگه بعد اون میخورم خودشم دوس داره
از بوی تخم مرغ متنفر بودم اما عاشق نیمرویی که همسرم درست کنه تا حدامکان هر صبح باید میخوردم.باید میرفت رو حیاط برام درست میکرد میاورد
باید از خواب بیدار میشدم شیرینی کنارم بود بشددددت میخوردم
همسرم از در میومد بایدددد خربزه دستش بود
هوس که نه هیچی چون بشدت حالم بد بود و همش بالا میآوردم
اما از قرمه سبزی متنفر شده بودم حتی اسمش میومد بالا میآوردم خیلی عجیب بود
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.