۱۰ پاسخ

اینجور وقتا نباید دهن به دهنشون شد یه دو دقیقه که جلو تلوزیون بود به بهانه شیر خوردن یا عوض کردنش میبردیش تو اتاق همون آن این کارو کنی لج میکنن

اونا لجبازن بحثش جداست که تو تربیت مادر و پدر دخالت میکنن ولی خیلی هم نگران جزییات نباش بچه های منم مدام تلویزیون دیدن الان ماشالله دوتاشون تو مدرسه رتبه اولن تو همه کاری، اصلا به این چیزا نیست

خیلی جدی باهاشون حرف بزن، گوش نکردن یه مدت کلن نرو پیششون. آدم ها باید حد خودشونو بدونن. بچه زیر ۱ سال اصلا نباید تلوزیون ببینه حق کاملا با توئه.

من ک صبح تا شب تلویزیون مون روشنه
ایشالله ک این حرفا در حد فرضیه اس

عزیزم علم هنوز دقیق ثابت نکرده واقعا تلویزیون برای بچه مضر.الان ماها یعنی مشکل داریم یا بچه های دهه ی ۷۰ و ۸۰ و ۹۰ مشکل دارن.؟؟؟
ولی اینکه کسی بیاد تو تربیت بچه آدم دخالت کنه آره حق داری.هرکسی بچه خودشو دوست داره و صلاحش میدونه وشما قطعا برای بچه خودت بهترین و میخوااای.
شما شاید با خانواده شوهرت مشکلات دااری من با پدر مادر خودم مشکل دارم سر تربیت بچه.تا چشممو برگردونم چیزی که نباید بخوره به خورد پسرم میده مامانم.و هی درگیر میشم چون خونمون با هم هستش اذیت میکنن .الان بیشتر نمیرم ولی بازن میان پایین دخالت میکنن.
قدیمی ها کلا بیشتر حرفاشون بی منطق

پسر خواهرشوهرمنم دوسالو نیمه
چون خواهرشوهرم معلمه وقت نداشت زیاد اکثرا از بچگی جلو تلویزیون بود هوشش که عالیه زودم زبون باز کرد
بنظرم هوش بیشتر ژنتیکیه

عزیزم رها کن وگرنه خودت اذیت میشی ما نمیتونیم ادمای اطرافمون رو عوض کنیم و همین باعث ازار خودمون میشه من هرکار‌گفتم نکنین بدتر کردن 😑چقدر حرص میخوردم بااینک رک میگفتم امان دریغا😑😑😑😑

چرامیری؟ چراجایی ک میدونی اذیت میشی میری؟ واقعا چرامیری

یا باید بیخیال باشی یا بگی بهشون بهشونم برمیخوره یا کلا رفت و آمد نکنی چون این مدل آدما حرف حالیشون نمیشه هرچی بگی کار خودشونو میکنن

منکه پسرم گذاشتم بیینه الان عاشق شبکه پویا هست کل روز شب با پسرم دعوا داریم سر تلویزیون
ماشالله هزار ماشالله باهوش هست
من از اینگه بچه رو اجتماعی نکنی تلویزیون نبینه کلا مخالف هستم بچه هم تلویزیون ببینه خوبه اما نه نزدیم و دم دقیقه ها
بعدم اجتماعی بیرون ببریش خمش

سوال های مرتبط

مامان جوجه کوچولو مامان جوجه کوچولو ۷ ماهگی
الان یه مدت خونه خودم بودم میبینم چقدر حس میکنم منم توانایی دارم.ولی تو خونه ی بابام،مادرم مرتب از هرکاری که برای بچم انجام می‌دادم ایراد می‌گرفت و من مرتب حس میکردم آدم نابلدی هستم و مادر خوبی نیستم.
ولی تو خونه خودم درسته صددرصد بی عیب نیستم ولی بالاخره کارامو میکنم و دیگه کسی نیست بهم بگه بزار خودم بجای تو انجام بدم چون تو یه جای کارو اشتباه کردی.
مادرم آنقدر اصرار کرد که بچمو آوردم که ببینن
و میبینم چقدر این تکرار مکرر نواقص بچه داریم،اعتماد بنفس منو خراب میکرده
مثلا مادرم مرتب خودش میگه بچه رو بده بغلم
منم میدم
بعد میگه من دارم بچتو بزرگ میکنم.

یا میرفتیم مهمونی
مادرم میگفت بده من بغل کنم و وارد مجلس شم
منم می‌دادم
بعد بقیه میگفتن تو که بچتو مادرت برات بزرگ میکنه

یا می اومدم غذا به بچه بدم
مادرم میگفت بده من بدم تو بلد نیستی چجور بدی

یا حتی شیرخشک درست میکردم یکم دیر میشد سرم داد میزد

ولی تو خونه خودم دیگه خودم کارامو میکردم و به بچم غذاشو میدادم،کاراشو میکردم و...
درسته ۱۰۰درصد بدون عیب نبود
ولی حس خوبی داشتم
😇😇😇😇😇