۴ پاسخ

پسرمنم تنبلی داره چشمشو میبندم خداروشکر یک نمره بهتر شده دکتر گفت تا ۷ سالگی برای بهبودش وقت هست

عزیزم من تو نی نی سایت دیدم یه خانم مرتبببب مرتبا ، سرمه ی چشم اصل ( میگفت براش از افغانستان آوردن ) زده و نتیجه گرفته
منم تصمیم گرفتم امتحان کنم
دختر منم آستیگماته اما دکترش گفت هر موقع رفت مدرسه عینک بزنه از الان لازم نیست

درکت میکنم گلم. من یماهی هست پسرم عینکی شده دوشبانه روز کامل گریه کردم برا چشماش ک دکتر گف باید عینک بزنه آسیگماته چشماش تا بزرگسالی باید بزنه. اولا عادت نداش ولی الان مرتب میزنه وقتی درشون میاره میگه مامان چشام درد میکنه انقد قلبم میاد درد وقتی ایجور میگه یا چشماش زیر عینک میبینم کلی بهم میریزم سخته هنوز برا خودمم. دنیام چشاشه آخهه

عزیزم مناسفانه تنبلی درمان نداره پسر منم چشم چپش خیلی ضعیف شده منم خیلی غصه دارم ولی چ کنم منم باید عینک بزنه ولی خودش عین خیالش نیست

سوال های مرتبط

مامان باربد و هلن مامان باربد و هلن ۵ سالگی
سلام مامانا.
دخترم ۵ روز بعد تولدش به خاطر زردی بیمارستان بستری شد. پرستار که چشم بند رو براش انداخت تاکید کرد که اصلا موقع شیر دادن و ... از چشمش در نیارم. گفت ممکنه با در اوردن چشم بند دیگه بچه نذاره رو چشمش بمونه و بی قراری کنه. خلاصه ۲۴ ساعت کامل چشم رو چشمش بود، وقتی در اوردن روی بینیش زخم شده بود که دکتر گفت بتامتازون بزنید. زدم دو روز زخمش خوب شد و جاش تیره شده بود که به مرور تیرگی هم رفت. الان یه هاله ی برحسته رو بینیش مونده که اونم خیلی مشخص نیست و دقت کنیم مشخص میشه. ولی چیزی که به شدت اعصابم رو بهم ریخته و نمیتونم باهاش کنار بیام اینه که تو ۴ ماهگی متوجه شدم استخوان بینیش برجسته است. از روبرو مشخص نیشت ولی از نیمرخ قشنگ قوز داره. نمیدونم چرا قبل ۵ ماه متوجه نشده بودم. چتد تا دکتر گوش و خلق و جراح پلاستیک هم بردم. گفتن الان کاری نمیشه کرد. گفتن دلیلش ممکنه از همون فشار چشم بند بوده باشه یا ممکنه ژنتیکی و مادزادی باشه.
حالا سوالم اینه که مگه ممکنه از بدو تولد بینی بچه استخونش برحسته و قوز دار باشه؟ این مدت فقط دارم به بینی بچه ها دقت میکنم هیچ بچه ای رو اینطوری ندیدم.
مامان مهدیار مامان مهدیار ۵ سالگی
سلام عشقولیاااا 🥰
اگه دلتون گرفته یا هر موقع دلتون گرفت دو تا نماهنگ درباره امام زمان به شدت توصیه میکنم این نماهنگ رو گوش کنی یعنی جووووری سبک میشین انگار دوباره متولد شدین 🥰
یتیم آخر الزمان. از محمود رمضانی ❤️🩷🤍
ببخش اگه به درد تو نخوردم🥺
ببخش اگه برا تو کم گذاشتم
حرف زیاد زدم تو عمرم اما
حرفی در خور شأن تو نداشتم
حواسم من پرت شلوغیا و
تویی داری دنبال من می گردی🥺
من دیگه خوب می شناسمت می دونم
یه لحظه هم فراموشم نکردی😭
من پی بازی های بچه گونه
تو هی مواظبی زمین نیفتم🥺
ای دل غافل درد و غصه هامو
به همه گفتم و به تو نگفتم😭
رو می زدم به آدما خودم رو
هی پیش این و اون خراب می کردم🥺
کاش انقدر که امیدم به بقیه است
یه ذره روی تو حساب می کردم😓
من از پس خودم که بر نمیام
تویی که باید دلمو بسازی💔
تویی رفیق واقعی منو باش
سرم گرمه به دنیای مجازی😔
گناه نمی ذاره تو رو ببینم
تو اما صبح تا شب نگاهم می کنی😭
من که می خوابم تازه تو پا میشی
توی نماز شبت دعام می کنی🥺
یتیم نوازی بابات علی رو
به ما می گفتن از همون قدیما🥺
منم یتیم آخر الزمونم😭
دستی بکش رو سر ما یتیما...😣
مامان 🫶HAKAN🫶 مامان 🫶HAKAN🫶 ۵ سالگی
سلام مامانا، یه مشکلی که چن وقته با پسرم دارم اینه که خیلی میترسه گم بشه مثلا تو آپارتمانمون حاضر نیست تنهایی تا حیاط بره، آپارتمانمونم کلا چهارطبقه و چهار واحده ما طبقه دومیم من بهش میگم دو طبقه رو برو پایین من از بالای پله ها نگات میکنم بازم میترسه بره، بهش میگم آخه از چی میترسی تو که بلدی ما طبقه دومیم میگه میترسم یکی درو باز کنه منو بدزده، پارک بریم من همیشه نزدیک تاب و سرسره ها زیرانداز پهن میکنم و چشمم بهش هست ولی تا من نرم کنار تاب و سرسره بایستم نمیره بازی کنه مگه اینکه پسرخالش باهاش باشه، کلا تا دو ثانیه منو نبینه یهو هول میکنه و گریه میفته، البته با مهد مشکلی نداشت و اونقدر وابسته نیست ولی همیشه از گم شدن میترسه، هرچقدرم باهاش صحبت میکنم که ما حواسمون به تو هست و ما که تورو نمیذاریم بریم بازم فایده نداره، توی مهدم اگه جایی میبردنشون میگفت مامان ترسیدم خانوممونو گم کنم، از لحاظ سر و زبون و اعتماد به نفس تو صحبت کردن خوبه و اصلا خجالتی نیست و کوچیکترم که بود اینطوری نبود ولی الان چن وقته اینطوری شده و بیرون میریم حاضر نیست دو قدم از من فاصله بگیره، نمیدونم چیکار کنم که انقد نترسه، البته من خودم موافق این نیستم که بچه تنها جایی بره با این اوضاع جامعه ولی دیگه انقد که پسر من میترسه ام خوب نیست
مامان 🫶HAKAN🫶 مامان 🫶HAKAN🫶 ۵ سالگی
سلام مامانا من از بعد از زایمانم که حدود شش سال میگذره خیلی کمردرد دارم یه مدت بهتر شده بودم ولی الان چن وقت هست که صبحا با درد شدید کمر بیدار میشم و قسمت پایین کمرم به شدت درد میکنه جوری که مجبور میشم بیدار بشم و بشینم تا دردش کمتر بشه، دو سه ماه پیش دکتر زنان رفتم که سونو کامل از شکم و لگن نوشت و پاپ اسمیر و اینچیزام انجام دادم عفونت داشتم دارو داد، توی سونو هم تنبلی تخمدان نشون داد و گفت مایع آزاد حفره لگنت 16mm هست یعنی از حد معمول که ۱۰ هست بیشتره، خلاصه اینکه نمیدونم این کمردرد من مربوط به ایناس یا چیز دیگه ای و نمیدونم چه دکتری برم، دکتر زنان برم دوباره؟ یا دکتر ارتوپد برم؟ از دکتر زنان که دیگه ناامید شدم هر دفعه میرم دارو واسه عفونت میدن یه تایم کوتاهی خوبم ولی مجدد شروع میشه، تو خونه لباس زیر نمیپوشم ولی به محض اینکه برم بیرون و لباس زیر تنم باشه ترشحاتم شروع میشه دیگه واقعا خسته شدم و کم آوردم، بدنمم نسبت به داروها دیگه مقاوم شده