من کلا رابطم با خانواده همسرم خیلی رسمیه وکلا هم خیلی توقع خاصی ازششون ندارم البته اونا هم همیشه محترمانه با من برخورد کردند و اصلا اهل دخالت و دو به هم زنی نیستن انصافا
ولی آیا نباید تو این دو ماهی که من استراحت مطلقم و خونه ی پدرم اینام میومدن یه سر به من میزدن، من هیچی دلشون برای دخترم (بچه ی اولم) تنگ نشده که بیان ببیننش؟ خیلی حرص میخورم😁 نمیدونم طبیعیه یا به خاطر هورموناست😐

هر چی از خانواده شوهر دور باشید و بهتون کار نداشته باشن خوشبخت‌تر هستید
بهتر که نمیبینیشون
والا همش روی اعصابن

کاملا حق داری، ولی حرص نخور

منم ب شدت حساسم از وقتی حامله شدم زنگ زدناشون کم شده خونه مامانمم همش ی نمیان خبر بگیرن

کاش خانواده همسر منم اینجوری بودن، اصا نمیدیدمشون و دخالت نمیکردن، قدرشونو بدونین، وقتی خیلی نزدیک و صمیمی باشن اصلا خوب نیست خیلی خیلی اثرات بد داره رو زندگی، برای من همسرم به شدت به دو تا خواهر مجردش وابسته اس و اونا از آب خوردنمونم خبر دارن، حس میکنم انقدر سوارن رو زندگیمون نتونم درست حسابی خودم اسم انتخاب کنم حتی بدون اجازه اونا🤦🏻‍♀️

ناراحتیت طبیعیه هرکی بود ناراحت میشد ولی اصلا حرص نخور ارزششو نداره

ما تو یه ساختمونیم فامیلم هستیم ولی از وقتی حامله شدم بخاطر دخترشون باهام قطع رابطه کردن که خانوم حساسه روی من

منم مث تو خونم بنایی دارم درحدی ک خونه بابام میمونم درسته ک نمیدونن خونه اونامیخابم امامیدونن بنایی دارم ومیدونن طی بارداری نتونستم غذابپزم ی تعارف نکرده ک مادرت سختشه لاقل ی شب شام بیاین اینجا
ولی من وظیفه مه هرچی شد برم وسربزنم کاری بودبکنم ناراحت نیستمافقط میخام همونقدری ک توقع محبت واحترام دارن همونقدرم محبت واحترام ببینم

اصلا آدم وقتی استراحت مطلقه توقع داره چون زمان دیرتر میگذره و توقع داری . خودتو اذیت نکن من پارسال بچمو سقط کردم . بچمم بزرگ بود خیلی اذیت شدم وقتی اومد دیدنم اژدر وارد شد خندید گفت مبارک باشه آنقدر بغض گلومو گرفته بود ازین حرفش خواهر هم نیانم بهتره

وااااه تو یه شهرین بعد یه سر به عروسشون نزدن؟؟؟ زشته دیگه. حالا زنگ میزنن؟ من مادرشوهرم راه دوره ولی واسه احترامم شده یه روز اومد رفت

خانواده همسر منم تو 8ماه بهم سر نزدن من فوبيا بیرون و جمعیت گرفتم حالم بد میشه و ی مدتم هماتوم داشتم 💔 ولی من چندین بار مادرشوهرم عمل چشمو این چیزا کرد 2 3ماه رفتم بهش رسیدم کاراشونو انجام دادم حتی 5 6ماه مادربزرگشونو دکتر میبردن من میرفتم ب خونه و زندگی بچه 8سالش میرسیدم😊دریغ از ی لیوان آب ک بیاد دستم بده

من تو دخترم بیست روز موندم خونه مامانم چندبار اومدن پدرش مادرش خواهرانش.همسرم هم هرروزبعدکارمیومدسرمیزدمیرفت.

منم این مشکلو دارم خیلی آدمای محترمین ولی هیچوقت کمک حال نبودن

نمیدونم چرا منم احساس کردم که کاش میومدن این یعنی احترام🫠

خب چون خونه مامانت اینایی نمیان خیالشون راحته جات خوبه😄

نه طبیعیه ناراحتیت.یعنی باید یه احوال پرسیی بکنن