هوووف دیگه خسته شدم تو این بارداری کلا میل جنسیم رو از دست دادم الان یه ماه شده دوست ندارم دست من نیست استخون لگنم درد می‌کنه رابطه برام زجر آور میشه شوهرم صبح پاشد کلی غر غر کردو رفت الانم ناهار نمیاد خونه قهر کرده یک درصد فکر نمیکنه حال من خوب نیست آنقدر درد دارم می‌خوام راه برم گریم میگیره

من این مردارو درک نمیکنم واقعا

جنسشان از اهنه

امان از نفهمی این مردها

شوهر منم به طور غیر مستقیم در خواست می‌کنه منم با اینکه سختمه بازم هفته ای یه بار باهاش همکاری میکنم یا جور دیگه ارضاش میکنم

عزیزم شماکه خوبی من ازاول بارداریم کل حس جنسیموازدست دادم

وا مگه باهم تصمیم نگرفتین بچه دار شین مگه فقط بچه توئه خب اونم یه وظایفی داره، باهاش صحبت کن بعدم خب اگه کلااا رابطه ندارید اونم حق داره حتما ک نباید دخول باشه یه جوری ارضاش کن اون بنده خدام دلخور نباشه

کلا برای مردا همه زندگی ی طرف رابطه یک طرف وسراین موضوع کاملا بی منطق میشن اینجوری ک من فهمیدم حالا وقتی اومد ویکم بادش خوابید بشین باش حرف بزن یا به دکترت بگو وقت رابطه استخون لگنم درد میگیره واینا یا پوزیشن های مختلف رو امتحان کن ولی درکل بیخیالش نمیشه به ساز این مردا همیشه رقصید

واااای چقدر بی فکر باید دور شوهر خودم روزی ده بار بگردم . خیلی منطقی و مراعات گره . بااینکع من بچه خاستم و اصرار کردم ولی اصلا حرف این چیزا رو نمیزنه واقعا خودش می‌دونه وضعیتمو تازه چقدررر مهربونه باهام هی میگه چی میخوری برات بخرم کجا دوس داری بریم ول کن غذا درست نکن از بیرون میگیرم الآنم نزدیک یک ماهه من دست ب کارای خونه نمی‌زنم فقط آشپزی . بقیه همه چی با شوهرمه خدا ازش راضی باشه

حالا شوهر من ازاول تاالان سمتم نمیاد ناراحتم 🤣
میگم ترس داره یاچی؟

عزیزم بشین باهاش منطقی صحبت کن درسته اونم مرده ونیازهای خودشو داره قبول دارم حال تورم چون منم اینجوریم والان نزدیک ۱ماهه هیچ رابطه ای نداشتیم ولی خب شوهرم میدونه اذیت میشم خودش اصراری نداره