۱۲ پاسخ

منم بعد ۱۲ سال دلم نوزاد خواست پسرم خیلی تنها بود و عاشق خواهر یا برادر بود

من گفتم تا پسرم از اب گل در نیاد نمیخوام میخوام خودم بعدش استراحت کنم

عزیزم الانم نمی آوردی بچه ت که میرفت مدرسه هی میگفت بچه ها خواهر دارن برادر دارن منم‌میخوام همون بهتر که زود آوردی بچه بزرگم کلاس سومه بخاطر اون دومی رو آوردم خیلی تنها بود فاصله شون زیاد باشه خوب نیست تا این بخواد بازی کنه اون بزرگ شده ولی الان خیلی خوشحاله و دوسش داره

من دارم بچه سوم میارم 🥲

عزیزم تا ۶ماهگی سختیشه بعدش بزرگتر میشه با هم سرگرم میشن
یه کم حوصله کن مادرشدن از این زحمات داره دیگه

اینجوری نگو
وقتی اینجوری میگی هی این حرفو به خودت تلقین میکنی حالت بدتر میشه و نگه داری از نوزادت برات خیلی سخت میشع
همیشه بگو خداروشکر ک سالمن بچه هام و انرژی مثبت بده به خودت وگرنه خودت اذیت میشی

یا ابلفض
منم قراره اینو بگم میدونم
من اعصاب اولی رم نداشتم دومی رو اوردم بیفتن به جون هم منو بیخیال شن

همیشه با خودم میگم اینایی ک پشت سرهم بچه میارن چ حوصله ای دارن😐یکیشو آدم بزرگ کنه انگار فتح کرده

بچه اولت چند وقتشه

خدایی حوصله میخواد یکی رو بزرگ کنی تا بخوای نفس راحت بکشی یکی دیگه بیاری
من که همین یکی برام کافیه

بخاطر هورمون هات اینجوری میگی ناراحت نباش خدا برات نگه داره

ناشکری نکن خدارو خوش نمیاد حالا ک اوردی

سوال های مرتبط