منم اینجوری بودم عزیزم شبا که میشد تپش قلب واسترس میگرفتم همش میترسیدم اتفاقی برای بچم بیوفته ولی الان یخورده بهترم .سعی کن از آدمای انرژی منفی دوری کنی . حواس خودتو پرت کن .مثلا من یخورده با گوشی بازی میکردم حواسم پرت میشد بهتر میشدم .آهنگ شادم گوش بدی کمکت میکنه . توکل به خدارو هم فراموش نکن بگو خدا در هر ثانیه مواظب خودم و بچم هست
عزیزم از هورمون هاست می گم من معروف بودم به انرژی مثبتی ؛ انقدر ترس و انرژی منفی هجوم میاره شب ها که وحشت می کنم
عزیزم من هم انرمال شدم ؛ من حالا بیشتر راجع به سلامتی خودم ؛ همش فکرای عجیب غریب ( لخته خون / نخاع / … فکرای چرت و پرت ؛ استرس عجیب ) حالا من خیلی مثبت بودم مربی خودشناسی ام
سلام عزیزم، ی دوران موقتی و گذراست، منم همین حسای تو رو دارم، مخصوصا وقتی خورشید غروب میکنه، سعی کن تنها نمونی تو خونه، یکی پیشت باشه، خودتو مشغول نگه دار، دم و بازدم عمیق بکش، درکت میکنم
تا حدودی طبیعی هست عزیزم
منم همینطورم اما نه اینکه روز و شب استرس تمام وجودم رو بگیره
ریشه ی این استرس چیه به چه چیزی فک میکنی؟ جوابش رو پیدا کنی خودت بهتره عزیزدلم
نگران چی ای مثلا
من هنوز زایمان نکرده کلی استرس دارم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.