۴ پاسخ

عزیزم قهوه را نباید ساعت ۱۱ به بعد خورد چون برا خواب شبت اذیت میشی
صبحانت رو که خوردی تا قبل ۱۱ بخور که تا ۹ و ۱۰ شب انرژی داشته باشی و بعد بخوابی

منی ک قهوه هم نخوردم از۶صبح ب عشق بابام ک میخوادبیاد خونمون پاشدم تا یکساعت پیش ک رفت ولی هنوزبیدارم

منم اینجوری هستم به زورجلوخوابم رومیگیرم

من قهوه بخورم اصلاخوابم نمیبره کلافه میشم

سوال های مرتبط

مامان نیکا مامان نیکا ۲ سالگی
این مصاحبه هارو دیدید از سربازا میکنن میگن ۲ ساعت میریم بالای برجک اندازه یک سال میگذره ولی ۴ ساعت استراحت انگار یک دقیقه بوده اصلا متوجه گذرش نمیشیم؟
این دقیقا مث بچه داریه 🤣
از ۷ صبح بیدار شدیم حرف میزنیمو بازی میکنیم تا الان که نزدیک ۱۱ ظهره به من صدسال گذشته 🤣 چون خوابم میاد دیشب تا صبح درد داشتم نتونستم بخوابم الان با چوب سرپام😬
من دیگه نمیکشم الانم تلویزویون روشن کردم بلکه یکم مغزم اروم بگیره
ظهرام یک ساعت میذارم بخوابه چون بیشتر بخوابه شبا دیرت میخوابه و کلا خوابش نمیبره پس تا اون بخوابه بیدار شه من هزارتا کار دارم جدا از کارام اینقدر من دیر خوابم میبره که تا من خوابم ببره دختری باید بیدار شه😑
خلاصه که ۲۵ ساعته شدیم و خوشبحال سربازا که فقط دوسال این تجربه رو دارن تازه خیلی هاشونم ندارن
ما یک ساعت بیشتر از کل شبانه روز بیداریم 😑😖
بعد میگن از صبح خونه ای دیگه چیکار کردی خوشبحالت🤯🫨
انقدر انرژی ندارم که با قهوه هم سرحال نشدم وگرنه میرفتیم بیرون تایم زودتر میگذشت ولی جون ندارم🫠
مامان گردو و فندوق🌰🥜 مامان گردو و فندوق🌰🥜 ۲ سالگی
خیلی وقته دردودل نکردم دلم تنگ شد
من بدنم قشنگ نزدیک شدن پاییز رو حس میکنه کل بهار و تابستون منتظرم زمستون و بارون از راه برسه به بلندی شباش و ارامشش ک فکر میکنم اروم میشم ولی من زمستونا هم مثل بقیه هرشب بیرون نیستم با دوتا بچه هیچجا نمیشه رفت باز خداروشکر از مرحله نوزادی گذاشتیم اون موقع همش باید منت بقیه میکشیدم ک کمکم کنن بتونم جایی برم الان دیگه خداروشکر نیاز نیست از رفتن و اومدنم به کسی بگم فکر نمیکردم دوقلو باعث بشه کوچیک ترین اتفاقا هم برام خوشحالی بشه خیلی قانع شدم بازم خدایا شکرت🫠

دلم کافه گردی میخواد با یه تیپ خوب بیرون برم کسی بچهارو بگیره برم روحیم عوض بشه دوتا دوستامو ببینم بتونم از ته دل کنارشون بخندم ولی اینم فعلا ممکن نیست کی بچهارو حاضره چندساعت بگیره اخه خودمم مثل دیوونه ها شدم هرجا میرم همش به فکرم ک بچها چیکار میکنن یعنی غذا خوردن بازی کردن گریه نکردن…
هییی خدا با همه این ویژگی ها بازم عاشق پاییز و زمستونم😁🍂
مامان 🍼مرسانا جان 🥣 مامان 🍼مرسانا جان 🥣 ۲ سالگی
من نمیدونم بخاطر فلفل زیاده که سر مرسانا خوردم نمیدونم سر چیچی این بچه انقد پر جنب و جوشه ماشاالله
مثل ادم که فلفل بخوره نمیتونهدیهدجاوبنددبشه ها همونجوریه
غذا میخواد بخوره دوره خونه میدوه من دنبالش میخوره ها نمیگم نمیخوره فقط گوشت منو اب میکنه تا بخوره دور خونه میدوه منم بدو بدو هم میریزه هم میخوره
اگر یه جادبشینهدانقد این کله رو میتابونه و میتابونه که سرش گیج میره میفته تو کاسه ماست یا میفته تو بشقاب با کله پر برنج میاد بالا هم باید خونه رو تمیز کنم هم خودشا
میبرمش دستشویی انقد دور این دستشویی میتابه و میتابه که میفته تو کاسه دستشویی
میخواد بخوابه تا دم تختش میاد بعد در میره من دنبالش که بگیرمش
یه موقع انقد تند میدوه میدوه بعد خودشو پرت میکنه رو تخت که سرش گوووومب میخوره تو تخت بعدم که اومد رو تخت انقد میمره و میمره و میپره که باز گووومب سرش میخوره به تخت یا میفته تا دیگ غش کنه و خوابش ببره
حالا اگر بخواد خودشم غذا بخوره
کاسه ماست 2 کیلومتر با خوذش فاصله داره تا برسه به دهنش میچکه نه اجازه میده چیزی زیرش پنهان کنم نه میزاره دستمال رو پاش بندازم نه میزاره کاسه رو جلو بزارم قشنگ نصف کاسه ماست رو رو فرشی ریخته میشه