۴ پاسخ

منم از 4 صبح بیدارم پسرم همش بالا میاره

از ۷صب بیدارم خواهرم داره میاد نهار واماده میکنم

منم بی حال کسل ام حوصله ندارم خواستم صبحانه بخورم دلم نمیاد بخورم

منم دارم خونه تمیز میکنم

سوال های مرتبط

مامان عشق مامان مامان عشق مامان ۲ سالگی
وقتی تو کربلا همسرم و پسرم مریض شدن و من تنهای تنها بودم
وقتی پسرم بی حال بود و داشت جونش میرفت
پسرمو برداشتم و بچه بغل باید خودمو میرسوندم به هلال احمر شبانه روزی ایران
تنهای تنها
غرورم اجازه نمیداد از کسی کمک بگیرم
همسرم افتاده بود و نمی تونست راه بره
نیم ساعت باید پیاده روی میکردم تا هلال احمر
باید از وسط بین الحرمین میگذشتم
برگشتم رو ب حرم گفتم یا حسین یا عباس کسی نیست کمکم کنه ؟
خیلی خسته بودم
دستام داشت میشکست
گفتم یا حسین دارم کم میارم ، بین این همه زائرهات کسی نیست کمکم کنه و بچه رو از من بگیره
چطوری برگردم ؟
تو این تاریکی و خلوتی شب
با این خستگی زیاد
چجوری بچه ی مریضمو بغل بگیرم ؟
یا حسین تو که خیلی مهربونی هیچکسو نمیخوای بفرستی تا پسرمو به دوش بکشه ؟
رسیدم درمانگاه
دیدم دکتر براش امپول نوشت
گفتم یا خدا آخه مگه میشه این بچه رو خودم به تنهایی نگه دارم که امپول بزنه ؟
کمی که سر درگم بودم و در انتظار برای گرفتن دارو
یکی از مردان هم کاروانی مونو دیدم
دیدم نشسته تو مطب دکتر
سریع رفتم دم در اتاق دکتر و در زدم و ازشون خواستم فقط پسرمو نگه دارن که امپول بزنه
و ایشون نه تنها تو امپول زدن کمکم کردن بلکه پسرمو تا دم در اتاقمون به بغل گرفتن
میدونم اون آقا رو امام حسین فرستاد
میدونم آقای کریم کسی رو دست خالی رد نمیکنه
#یا حسین