به خدا کلافه شدم دیگه دیشب دخترمو بردیم بیرون تا اومدیم و اینا دیدم ساعت ۲ خوابوندم به سختی بعد یک ساعت بعدش بیدار شد دید باباش نشسته یعنی خواب بودا اما از خستگی نشسته بود بره سرویس همونجوری خوابش برده بود منم که تو کامنت قبلی گفتم چمه به همون دلیل حالم بد بود سر درد بدی داشتم تازه خوابیده بودم خلاصه دید باباش نشسته خودشوکشت که بره پیشش دیگه باباش بیدار شد اومد بردش که بخوابونتش نخوابید سه ساعته نخوابید دیگه شروع شد یه دور من یه دور باباش هی تکونش می‌دادیم نمی‌خواهید تا ساعت ۴/نیم تیکه باباش گفت تو بخواب من میبرمش میخوابونم تو اون اتاق سه ساعت نخوابید برد بازیش داد اورد من تازه خوابیده بودم باز بیدار شدم میخواست یخوابونه باز نخوابید دیگه کلافه شده بود اومدم بلند بشم گفت بخواب بعد کی و چطور خوابید نمیدونم یه دقیقه بیدار شدم دیدم دخترم به بدترین شکل تو بغلش خوابیده گردنش آویزونه خود شوهرمم نشسته خوابیده بود دیگه جاشو درست کردم دخترم خوابید خوابیدیم اما فکر دیگه آفتاب در اومده بود دقیقا چه ساعتی بود نمیدونم من باید میرفتم یه جایی صبح شوهرم هزارتا کار داشت دیگه خودمونو نتونستیم بلند کنیم
من ساعت ۱۲ بیدار شدم شوهرم تاالان نتونست بیدار بشه هی میرم بیدارش میکنم سر تکونم میده دیشب بهم میگه تقصیر توعه ساعت مشخصی برای خوابش نزاشتی بابا خب تصمیم منتظرش کنم دندون واکسن هزارتا چی دخیل میشن این بچه درست و سر ساعت نمیخوابه به خدا الان بیدار میشه احتمالا قهر کنه یا ناراحت بشه شایدم اعصابش خورد بشه که بیدار نشد و اینا کاش خودم دیشب میخوابوندم خودش امروز میرفت به مارش برسه اخه توان هم نداشتم به خدا

۴ پاسخ

عزیزم ممکنه طول بکشه ولی سعی من تنظیم کنی خابش رو
مهمانی اگه میرین قبل از 10 برگردین
ظهر اگه میخابه قبل از 4/5 بیدارش کن
کلا بیرون رفتنتون رو یجوری تنظیم کنید که عصر یا غروب باشه شب خونه باشین من خودم برا تنظیم کردن خاب دخترم همش خونه نشینم
سیرش کن کامل قبل از خواب همه جا رو کااامل تاریک کن اگه میترسه یه چراغ خواب روشن کن ترجیحا موقع خابوندنش شوهرت پیشت نباشه خودتن اصلا حرف نزن
دمای خونه هم متعادل باشه که نه گرما و نه سرما خوابش رو خراب نکنن
چند روز ساعت 10 -11 بخوابه کم کم عادت میکنه ولی خودتونم باید همون تایم بخابید و همچنان خونه تاریک باشه

درسته خوابش بهم ریخته من درکت میکنم عزیزم
منم گاهی از بینوایی اینکه چند بار بیدار میشم سردرد میشم و قرص میخورم
اما از امروز تا ب مدت یکی دوهفته حتما ساعت نه برقارو‌خاموش کن تاریکه تاریک برو‌تو اتاق شیرش بده حالا هر جور ک میخابه بهش زمان بده تا نیم تا ی ساعت خودش میخابه شبای اول مقاومت میکنه نمیخابه اما نیازش بیرون نخابه مهم نیست ولی محیط تاریک و سکوت نگهش دار عادت میکنه

منم همینطوری تایم خواب پسرمو درست کردم درسته دیگ مهمانی شبانه نمیرم خرید شب نمیرم قبل هشت خودمو میرسونم خونه ک پسرم تا هشت و نیم دیگ بخابه یا دور دور شبانه با شوهرم قبل هشت گذاشتیم تا پارسا خوابش اوکی بشه

الان از این وضعیت راضیم درسته بعضی شبا نمیشه اما نود درصد روزا قبل هشت خونه ام خ دلم بخاد با خانواده و خواهرام بیشتر بشینم اما میگم گذراست آخر شب ن شوهرم ن من دیگ حوصله بچه نداریم ‌خسته ایم این تایم شب و با هم میگذرونیم و بچه هم خواب خ راضی هستم از این وضع
درسته صبح بالاسرمه ساعت شیش اما می عرضه
تا الان شوهرم نخابوندش چون زیر سینه خوابش میبره و فقط با خودم میخابه
پسر منم مقاومت شدید داره تا باباشو ببینه یا صداشو بشنوه مثل چی پا میشه بزای همین شوهرم همکاری میکنه خودشو نشون نمیده
خلاصه خواهر همدردیم
اگ سوالی داری بپرس میتونم حداقل درکت کنم و بشنومت منم مثل توام منم مادری ام ک خواب نداره اما چ میشه کرد
بسته خواب گرفتم خ خوبه پیشنهاد میکنم بهت بخزی و گوش بدی اما ی نکته اگ صبوری و همکاری میکنه شوهرت بخر شرایط و براش فراهم کنی شاید زمان ببره مثلا یکی دو ماه اما با تلاش میشه
من تونستم توام میتونی فقط ناامید و خسته نشو ک ب ی خواب راحت برسی

البته دکتر به من گفت اگه هر شب هی بیدار میشه و گریه می‌کنه ممکنه معدش باشه
گفت شبی دو سی سی فاموتیدین بدم اگه بهتر شد که مال معدش بوده وگرنه ببرم آزمایش شاید عفونت ادراری داره چون دختره

وقتی نمی‌خوابه بذارینش تو یه ملافه هر کی یه ورشو بگیره تابش بدین زودتر می‌خوابه
درسته سخته و ممکنه عادت کنه ولی حداقل به این مشکلات برنمیخورین🥲

سوال های مرتبط

مامان آرتین کوچولو🥹🩵😍 مامان آرتین کوچولو🥹🩵😍 ۱۵ ماهگی
وای دیشب عحب شبی بود 🥴 آرتین ۱۱:۳۰ خوابید منم اولش یکم تو گوشی بودم بعدش هم خوابم نمیبرد،گردنم میخارید. مجبور شدم نصف قرص سیتریزین بخورم. تا حدود ساعت ۲:۳۰ بیدار بودم تا اومد خوابم ببره، آرتین طبق همیشه بیدار شد. یعنی اومدم شیرش ندم و رو پام دوباره بخوابونم. گریه میکرد مجبور شدم شیرش بدم. یکم که خورد آروم شد اما چشماش باز بود🤦‍♀️ وااای یعنی منکه دیگه گیج گیج بودم. قرصه اثر کرده بود. خدا به سر شاهده تا ساعت ۵ و ربع این بچه بیدار یود😢😢
یکم همینجور غلت میزد، یکم شیر میخورد، منم خودمو زده بودم به خواب، مواظبش بودم نره لب تخت. وای خیلی بد بود. آخراش بطری بالا سرمو برداشت تازه با اون بازی میکرد🥴🥴
دیگه ۵ وربع اینقدر خدا خدا کردم، خوابید
منم بیهوش شدم. قبلا هم اینجوری میشد اما تل قبل ساعت ۵ نه، اونم در حد یه ساعت بیدار بود.دیشب خیلی تعجبی بود. نمیدونم بخاطر چایی بود که ساعت ۹ خورده بودم، یا تلویزیون که دیروز یکم روشن بود. آخه هردوتاش قبلا هم بوده.
امیدوارم امشب بخوابه😢😢