۱۸ پاسخ

من کاری به چیزی ندارم اینکه از الان سخت بگیری بچه زده میشه اگه بچه تیزهوش باشه با نوشتن سرمشق به تیزهوشان راه پیدا نمیکنه تو تمام زمینه ها تیزهوشه و ذاتیه بهتره زیاد سخت نگیری سرمشق اضافه بر سازمان بهش ندی طبق برنامه معلمش پیش برو🌹

اینکه خیلی قشنگ نوشته

خوب نوشته که
اتفاقا اینجوری بچه ها رو زده میکنن
من همیشه عاشق معلم هایی بودم که تشویقم میکردن سری بعد بیشتر تلاش میکردم

سلام عزیزم الان کجاست درساشون ؟
آ اول و غیر اول رو گفتن ؟ یا نه هنوز

عالی نوشته دیگه از این بهتررر

چرا هنوز به دختر من تکلیفی نگفتن؟🤔
ولی بیشتریا میبینم مشق دارن

هرچقدر الان سخت بگیری ومشق زیاد بگی چندسال دیگه ازدرس بدش میاد بعد بزور باید بشینه بخونه

خانم معلم اول خودت با دقت تر بنویس،میتونی اشتباه ِ ،می کاری هست و باید بنویسی می تونی، مامان مهربون پسر گلت به این زیبایی نوشته،دیگه این اراجیف چیه پایین دفتر بچه نوشته این معلم

اولا که عالی نوشته ،چرا ذوق بچه رو کور میکنه ،بعد هم نگو بهش سخت بگیره زده میشه از مدرسه

خواهر.، معلم ها از بالا نگاه می کنند باید در کنارشون یا پایین تر نگاه کنند خیلی خوب نوشته

معلم زیادی توقع داره

خیلی تمیز افرین
دیگه چجور مرتب بنویس

اتفاقا خیلی قشنگ وتمیز نوشته ای معلمش دیگه خیلی ملا نقطه ای هس گیرالکی میده

معلم از چیزش خورده ک میگه بهتر بنویسی ماشاءالله ب این مرتبی

آبجی منم نمینویسه هی میگیم آیلار زرنگ باهوش خوب میخونه عاشق نوشتن درساشه تازه چن سطر شو مینویسه پدرمون درامده

پسرتون پیش دبستانیه؟؟ به پسر من این چیزارو یاد نمیده مربیش؟؟

عالی نوشته . مرتب و تمیز . افرین بهش

والا خیلی قشنگ نوشته من نمیدونم معلما چی میخان

سوال های مرتبط

مامان نازنین وفاطمه مامان نازنین وفاطمه ۶ سالگی
یعنی این مادرشوهرم خستم کردبخدادخترکوچیکم همش تندتنددستشویی میرفت بردیدیم متخصص کودکان آزمایش خون باادرارگرفت امروز رفتیم جوابشوگرفتیم دکتر گفت آزمایش خون باادرارش خوبه مشکلی نداره اگه میخواین مطمئن باشید سونوگرافی کلیه ومثانه مینویسم خلاصه رفتیم سونوگرافی هم دادبازبردیم نشون دادیم گفت خوبه کلیش فقط احتمالا مثانش پیش فعاله قرص دادالان که از خونه بابام برگشتم نشسته بود تو راه پله منودیدگفت بیخودی بردی دکترکودکان آزمایشوسونوگرافی دادی بچت بیماریه زنانه گرفته بایدببری دکترزنان نوبت بگیر ببردکترزنان فوقش پمادمیخوادبده یعنی تو عالم وادم فک وفامیل جارزده حتی به پدرشوهرمم گفته بیماری زنان گرفته میگم بابا اگه عفونت داشت که ازازمایشش معلوم میشه میگه نه دکترکودکان چه میدونه من به هرکسی حرفی زدم درست دراومده
باورکنیدیه هفته استرس داشتم که نکنه چیزیش باشه حالا که خوب بوده بازم ول نمیکنه الان به شوهرم گفتم من صبح واسه زنان نوبت میگیرم خودتم بایدبیای ببینی من با مادرت نمیرم چون حوصله متلک هاشوندارم اگه هم نمیای من خودم بااسنپ میرم اگه گفت به قول مادرت بیماری زنان گرفته که هیچ اگه هم گفت نه نداره مشکلی نداره به دکتر میگم به صورت خواناتوکاغذبنویسه که عفونت نداره تابه مادرت نشون بدم نمیدونم چه اصراری داره که دختر من بیماری زنان گرفته
مامان علیرضا مامان علیرضا ۵ سالگی
سلام تقریبا سه روز قبل ، پسرم یکم تب داشت و دوبار پروفن دادم و خوب شد و خونه ی ما دوبلکس هست ، انگار حموم و اتاق ها بالاست و حال و پذیرایی و آشپزخانه پایین و بعد من تو حال بودم و قرار شد پسرم بره حموم با باباش و لباس هاش رو خودم پسرم آماده گذاشته بود که از حموم اومد بپوشه و بعد بخاری اتاق هم خاموش بود و سرد برو اتاق ها و بعد که حمومش تموم شد ، همسرم حوله رو تنش کرده بود ولی لباس هاش رو هم داد دستش که بیاد پیش من و بعد تا اومد پیش من ، سردش بود و می‌لرزید و سریع گذاشتم جای بخاری و گفت اخیش گرم شدم خیلی سرد بود و بعد دیگه خشک شد و گرمش که شد ، لباس ها تنش کردم و همسرم از حموم اومد و صداش کرد که بره موهاش رو خشک کنه و انگار پسرم رکابی تنش بود با شورت و شلوار ولی هنوز هودی نپوشیده بود و بهش گفتم بپوش و بعد برو و گفت میرم بالا و می‌پوشم و بعد دیدم اومد پایین ولی نپوشیده بود و گفت یادم رفت و اومد جلوی بخاری نشست و گفتم خوب برو بیار و پسرم گفت بزار گرم بشم و بعد میرم میارم و بعد یه ربع بالاخره رفت و آورد و تنش کردم و بعد دیگه براش آب پرتقال گرفتم و خورد و اومدیم بالا و دستشویی رفت و گرفت خوابید
فرزندپروری فرزندپروری فرزندپروری
مامان دختر مو خرمایی مامان دختر مو خرمایی ۵ سالگی
مامانا لطفا از پیامم نگذرید...امروز من برای دخترم یک جفت گیره گرفتم که از طرف فرشته مهربان بابت اینکه دارو هاش رو سر موقع میخوره و اذیت نمیکنه به مدیرشون دادم....بعد تو مهد دخترم گیره هارو آورده بیرون داده بالا خورده به صورت یکی از بچه ها مدیرشون گفت زخم شده صورتش پایین چشمش بوده، بعد موقع رفتن پدر بچه اومده آوینا رفته از دوستش و پدرش معذرت خواسته و دوباره پدرش منتظر مونده که من برسم منم بهش توضیح بدم منم معذرت خواهی کنم که من هم دیر رسیدم رفته بودند ....بعد مدیرشون به دخترم گفته گیره هارو به دوستت بده به جای کاری که کردی و معذرت خواهی کن و آشتی کنید ......حالا مدیرشون به من میگه دوباره گیره بگیر بیا بهش بدم یا اینکه خودم میگیرم باز دوباره گفت خودت بگیر از همون مدل من پولش رو میدم ......از این ناراحتم که چرا از آوینا خواسته گیره های رو بده...آخه یک بچه چندبار باید بازخواست بشه،جلو دوستاش شده،جلو‌پدر بچه شده ،تازه منتظر بودن من برسم یکبار دیگه جلو من و پدر بچه هم بشه،اخه باز جایزه فرشته مهربان رو چرا ازش خواستم بده به بچه.....می‌تونید این موضوع رو بهم بگه من هم تو خونه به دخترم پیشنهاد میدادم بک کادو کوچولو به دوستش بدیم نه اینکه جایزه ای که بچه خودش ذوق کرده رو بده به یکی دیگه....تنبیه ش خیلی زیاد بود