مامانا بچه های شما هم اینطورین یعنی؟
پسرم خیلی وابستگی شدید به من داره وقتی از خواب بیدار میشه حتما من باید بغلش کنم تا آروم بشه وقی به هر دلیلی گریه کنه حتما من باید بغلش کنم و به هیچ عنوان تو اینجور مواقع بغل هیچ کس حتی همسرم نمیره
خسته شدم کی این وابستگی اش از بین میره شبا وقتی که میخاد بخوابه دستم رو محکم میگیره و من باید ساعت ها تو همون حالت بمونم اگه دستم رو بکشم متوجه میش حتی دو ست دارم تو خواب به یه پهلوی دیگم بخوابم ولی به محض اینکه تکن بخورم بیدار میشه خدایا یعنی تو خوابم نمیتونم اونجوری که میخام بخوابم دیگه بماند که تا صبح بیست بار بیدار میشه و من باید بغلش کنم تا دوباره خوابش ببره
به خدا دیگه کمر ندارم با خودم فکر میکنم اگه بچه دوم بیارم اینو چکار کنم آخه ۳۵ سالمه نمیتونم چند سال صبر کنم ولی با این اوصاف دیگه منصرف شدم چون واقعا خیلی وابسته اس و هیچ جوره نمیشه بچه ای دیگه بیارم
صبح تا شب فقط بهونه میگیره یه دیقه بشینم میاد موهامو میکشه یا گازم میگیره بخدا ما هم انسانیم
دلم میخاد فقط گریه کنم یعنی رنگ آرامش رو دوباره میبینم😭😢😭😢

تصویر
۳ پاسخ

بعضی بچه ها خیلی وابستگی عاطفی به مادرشون دارن نمیشه هم‌محبت و ازشون دریغ کرد
ما تو اقوام زیاد داشتیم ، تا سن اوایل مدرسه هم همینطوری بودند حتی با وجود اینکه مهد هم می رفتند باز وابسته مادرشون بودن
منم ۳۵ سالمه ولی به نظرم بازم صبر‌کن یکم بگذره بهتر میشه بهت فشار هم نمیاد اگر یکی دیگه بیاری

بله دختر منم اینطوریه تقریبا

چقد بد،دخترمنم‌وابستس ولی ن انقد زیاد
بنظرم با ی مشاور مطرح کن مشکلتو

سوال های مرتبط