۷ پاسخ

برا شیر نیس
یه درد و اذیتی داره

بنطرم ببر دکتر
شاید التهابی چیزی باشه
شاید دندونش اذیته

نورا ی دوره اینجوری بود
حالا از شیر نگرفته بودمش من، خواهرش یک ماهه بود
منم هی خودخوری میکردم که بخاطر بچه دومه و اینجوری داره خاای میکنه خودشو
بردمش دکتر مشورت کنم که چی بدم چیکار کنم
دکتر گفت ی ذره گلوش التهاب داره
عاوه بر ازیترو
کتوتیفن داد
گفت شبا بده که اروم بخوابه

استامینوفن ارومش نمیکرد اما کتوتیفن نیخوابوندش
یه هفته ای خوب سد بچه

این عادت های تکون دادن و راه بردن رو از سرش بنداز چون میمونه و اذیتت می‌کنه
سعی کن حرف بزنی باهاش در طول روز خیلی بیشتر حواست بهش باشه شاید ترسیده اینجوری رفتار می‌کنه
اتاق شو خیلی تاریک نکن و جاش سرد باشه غذاهای سبک هم بهش بده ک اذیتش نکنه موقع خواب
ولی این رفتارش کلا برای شیر نباید باشه

همه علائمش برا دندونشه

خب مال دندونه عزیزم

قبلا شبها هم بیدار میشد برای شیر؟
کل یکماه هرشب اینطور بوده؟آب هم قبول نمیکنه؟
خونتونو خیلی گرم نگه ندارید جاشون سرد باشع بهتر میخوابن
شکمشو سیر کنید قبل خواب

اگه هم قبلا شربت دیفن هیدرامین دادی دیفن بده

چند شب استامینوفن بده آروم بشه دیگه عادت می‌کنه آروم بخابه

سوال های مرتبط

مامان رادین مامان رادین ۲ سالگی
رادین چند شبه خیلی بدخواب شده. دیشب هم ساعت 2 بیدار شد گریه‌هههه مامان بغل مامان پاشو تاب تاب پاشو بریم سالن چراغ روشن. اگه پاشم بغلش کنم به حرفش گوش کنم چراغ روشن کنم دیگه ول کن نیست میگه تلویزیون روشن کن کارتون بذار نمیدونم فلان بازی رو کنیم . نه که خوابش نیادا چشماش پر خوابه. فقط بهانه گیری میکنه. نمیدونم تو این سن اینا طبیعیه یا بخاطر دوری از باباش اینقدر بهانه گیری میکنه . ولی خب یه شب که باباش هم پیشمون بود بازم همینجور گریه زاری میکرد.
بنظرتون وقتی اینقدر گریه میکنه به حرفش گوش کنم چراغ روشن کنم که آروم بشه یا اینکه با همون چراغ خاموش آرومش کنم؟
دیشب چراغ خواب روشن کردم اولش نمیومد بغلم دستمو میزد کنار میگفت وایسا بغلم کن. مامانم اومد گرفتش تو بغل همینجووووور یه ریز گریه میکرد. خودم گرفتمش تو بغل براش شعر خوندم آروم آروم خوابش برد گذاشتم سرجاش باز بیدار شد گریههههه. باز گرفتم بغل یواش یواش خوابش برد. ولی خیلی گریه کرد طولانی. گناه داره اینقدر گریه میکنه هق هق میکنه