چقد مادر بودن سخته و مسئولیت داره ،نمیتونی ۱دقیقه برا خودت باشی
چند روز بود میخواستم دکتر و ترمیم ناخنام

بالاخره رفتم🙂‍↔️
آیس زدم ،چطورشدع؟

به معنای واقعی خودمو فراموش کردم انگار مردم و وجود ندارم کل زندگیم شده به چه رسیدن به کارای خونه رسیدن اصلا وقت نمیکنم به خودم برسم با اهمیت بدم حتی وقت یه حموم رفتن ساده رو هم ندارم از خانواده م دورم شوهرم اصلااااااا کمک نمیده نه تو بچه داری نه کارای خونه بهش میگم مواظبش باش حداقل یه حموم برم اصلا براش مهم نیست اخرین باری که صورتمو اصلاح کردم یادم نمیاد اخرین باری که موهامو رنگ کردم مال سال ۱۴۰۰ تا حالا هیچ وقت ناخون نکاشتم کل اعضای بدنم درد میکنه از قلب و کلیه وکمر ...... ولی حتی یه بار دکتر نرفتم و نمیرم نمیدونم واسه چی زنده م

منم تو شهر غریبم دست تنها ۱۵۰۰ کیلومتر از خانوادم دورم
منم بیخیال خودم شده بودم ولی الان چند وقته رژیم گرفتم و می‌خوام برم آرایش دائم انجام بدم همه کاری کنم بچه رو هم میزارم پیشش و میرم خودش ببینه بچه گریه می‌کنه تکونی به خودش میده

مبارکت باشه گلم بهترین کارو کردی

خیلی قشنگه مبارکه عزیزم😍

قشنگه

خیلی قشنگه
گلاتم خیلی قشنگه

خیلی قشنگع عزیزم

خيلي ناز شده😍💕

خیلی قشنگه😍😍😍😍

قشنگه مبارکه عزیزم منم هفته بعد قراره برم که مامانم بیاد اونجا پیش خودم نگهش داره

مبارکه عالیه