۱۶ پاسخ

ساعت ناشتایی رو رعایت کن وگرنه تهوع ولت نمیکنه عزیزم فقط اون شبش نیست که یکی دو شبم باید بمونی بیمارستان

منکه سوپ خوردم یکم

من گذاشته بودم پیش خالم با پسرخالم اینا بازی کرده بود سرش گرم بود ، شبم با شوهرم خوابیده بود ، خودم خیلی دلتنگش شدم اومد بیمارستان گریه م‌ گرفت
منم سبک خوردم ولی خیلی طول کشید تا ببرنم اتاق عمل ضعف کردم سر عمل حالت تهوع داشتم

منم ی تایپیک ب همین موضوع زده بودم حدود ۲۵ روز پیش ..
منم مثل شما استرس این موضوع رو داشتم ...‌پسرم با ما اومد بیمارستان بعد ک من بستری شدم با باباش رفتن خونه .. شبش رفته بودن خونه عمه اش شام خورده بودن فرداشم باباش بهش صبحانه داده بود شسته بودش بعدم گذاشته بود خونه عمه اش پیش دختر عمه هاش ... تا عصر ک ما اومدیم اونجا بود ... نگران نباش میگذره .. ی روزه دیگه اشکال نداره

من دخترم خونه جامامانم بود گریهدمیکرد

از امروز خودت رو بهش نشون نده بزار عادت کنه

من از همین الان دارم به اون شب فکر میکنم که چجوری تنهاش بذارم به شوهرم گفتم دو روزشو مرخصی بگیر

عزیزم از چندماه قبل به باباش عادتش میدادی حالام غصه نخور فوقش یکی دو شب کنارت نیس

آخ منم درگیری ذهنیم همینه🤦‍♀️

سخته ولی خب چاره نیست عزیزم زود برمیگردی پیش دخترت انشالله منم اونجوری بودم ضعف میکردم حتی صبح عمل اینقدر گشنم بود تحمل کردم تا زایمانم تموم شه غذا بخورم بهتره سبک بخوری تا اتاق عمل اذیت نشی

وای منم هر شب همین فکرو دارم امیدوارم به دخترم سخت نگذره اون شب که نیستم خودم مهم نیست🥺

باید شام رو سبک بخوری من سوپ خوردم . دخترت هم پیش باباش بخوابه کمتر نبودتو احساس میکنه اگه بابایی باشه

عزیزم ایشالله به سلامتی زایمان کنی.مادربودن خیلی سخته درکت میکنم با این ک یه دونه بچه دارم.بزا پیش کسی ک بیشتر باهاش راحته و بهتر پیشش میمونه بچه ها مشغول بازی میشین یادش میره

وای منم همیشه گشنه بودم یادمه شب قبل زایمانم یه عالمه جوجه خوردم اماصبح بازم گشنم بود یه شکلات کنجدی خوردم🤣

من که نگفت شب قبل بیا

خودت خاستی بچه دوم؟

سوال های مرتبط