۸ پاسخ

فقط باید باهاش بسازی ... گاهی یکم باهاش بازی کن خلقش بهتر میشع
یادمه رادمان تا ۲ و نیم سالگی همش تو بغلم بود

پسر من خوابه فعلا شیفتش شروع نشده
بیدار بشه شیفتش شروع میشه برای اینکه سرویس کنه منو

پسر منم همینه شاید ده برابر بدتر

دختر من وقتی خوابالو باشه خیییییلی رو مخه
الانم ی کوچولو سرما خورده ابریزش داره دارو میدم چون خواباوره حالت کسلی هم میده رو مخ میره

ب نظرم توجهتو می خواد ، زمانی ک کنارش هستی یا باهاش بازی می کنی تمام مهر و محبتتو بهش بده

خب ببرینشون جایی خسته میشن تنهایی.پارک خرید خونه مادر پدری عمه خاله....پیاده روی
حتما ی مشکل دارن دیگه وگرنه الکی که گریه نمیشه....پیگیری نکنی و مشکل حل نشه میشه عادت گناه دارن اخه

دختر. من. شغلش. زتدگیش. تفریحش. گریس. یعنی. نمیدونم چه طور اینهمه جون داره اینهمه. گریه کنه

عزیزم چقدر در طول روز خودت باهاش بازی می‌کنی؟ اینطوری که کامل وقتتو بذاری فقط برای اون؟

سوال های مرتبط

مامان شاهان مامان شاهان ۲ سالگی
خانوما بچه های شمام لجبازی زیاد میکنن؟🤕من دیگه کم افردم افسرده شدم از دست شاهان
دائم گریه میکنه چیزی میخاد فقط با گریه میگه میخاد بیدار بشه یه داستان داریم میخاد بره پستشویی یه داستان سره غذا یجور دیگه 😭
مثلا میگه مامان بیا باهام بازی کن میرم پیشش میشینم بعدش نمیزاره به اسباب بازی هاش دس بزنم گریه میکنه میگه دس نزن بلند میشم به کارام برسم گریه میکنه میگه بغلم کن
خیلی کم راه میره همش دوسداره بغل باشه
هفته قبل مشهد بودیم بیچارم کرد .. ماشاالله دیگه بزرگ شده من واقعا نمیتونم نگهش دارم..از طرفی مشکلات زندگی از یه طرفم غرغرای شاهان
قبلا اینطوری نبود الان چند ماهه اینطوری شده..مثلا امروز خاهرزاده شوهرم اومد پیشش باهاش بازی کنه اولش خیلی ذوق کرد ولی بعد چند دقیقا نزاشت به اسباب‌بازی هاش دس بزنه اونم ناراحت شد رفت..جیش داره میگه جیش دارم ولی دیگه انقدر میگه با بابا برم بعدش میگه نه مامان هی میاو میره جیش میکنه رو شلوارش
خدایا واقعا تحملم کم شده اعصابم ضعیف شده...
شبام نمیزاره درس بخابم تا صبح پاش تو دهنمه . واقعا ترسیدم از این همه بهونه گریو گریه الکی میگم یه دکتر ببرمش ببینم چشه
بخدا خیلیم بهش بها میدیم وقت میزاریم تا جایی که در توانمون باشه کم نمیزاریم ولی نمیدونم چکارش کنیم که از این حالت در بیاد
بعضی وقتا دیگه صبرم سر میاد یدونه میزنمش بعدش با چشمای پراشکش نگام میکنه قبلم آتیش میگیره.هی تحمل میکنم تحمل میکنم یهو مث آتشفشان فوران میکنم
توروخدا کسی تجربه ای دارع بگه چیکار کنم آروم بشه از این حالت در بیاد😞