۸ پاسخ

عزیزم بچه شما هنوز خیلی کوچیکه و تا ۲وونیم سال حتی برخی بچه ها تا ۳ سال اضطراب دارن . فعلا شما میتونی فقط مشاهده کنی ببینی مشکلاتش از چیه ولی برای اینکه بتونی حلش کنی . حساسیت غذایی با پزشک مشورت کن نیاز به برسی داره. بی قراری بخاطر شرایط سنی چون نمیتونه خوب حرف بزنه در حال دندون در آوردن و ...

برای ترسش به مشاور زنگ بزن ۱۴۸۰ رایگان هم هست

گل صبحت بخیر
آلرژی که چاره نداری باید صبر کنی
ولی اون یکیا مثلا از چی میترسه یه مثال از تاریکی میترسه بگیر بغلت برین اتاق اون حس امنیت و بهش بده که وقتی من پیشتم از هیچی نترس ،،چرا اتاق و روشن کن با خنده به مهربونی بگو ببین روشن شد بعد دوباره خاموش کن چند بار تکرار کن تا این حساسیت کم شه
یه مثال بود
از چیا میترسه
و اینکه حتی یه صحبت کردن معمولی ولی با صدای بلند برا بچه خیلی ترسناکه سعی کنین پیشش با خنده با هم حرف بزنین

جز رعایت نمیشه کاری کرد

برای حساسیت غذاییش و..نمیدونم ولی برا ترس و تحریک پذیریش و گریع و اینا تو این سن همه بچه ها همینن ولی باز برا هر بچه شرایطش فرق میکنه بعضی ها با شدت بیشتر بعضی هم کمتر اول اینکه تا میتونی باهاش همکاری کن و مثلاً اینکه بهش نگو نترس باهاش صحبت بگو میترسی چرا میترسی بعد خودت دلایلی که حدس میزنی به اون خاطر میترسه را دونه دونه باهاش درمیون بزار و راجبش صحبت کن من برا پسرم این کارو کردم حس میکنم کمی بهتر شد از لحاظ ترسیدن ولی در کل خیلی ترسو و وابسته منه و همینطور جیغ جیغو اما خب باید کم کم یاد بگیرن الآن وقت همینه که یادشون بدیم تاب اوریشونو بالا ببریم باهاشون صحبت کنیم خیلی آروم و مهربانانه هرچقدر هم که اون ها نپذیرن و ادامه بدن به کارشون اگه عصبانی بشی یا داد بزنی سرش قضیه بدتر میشه شاید اون لحظه آروم شد ولی بعداً همون کارو با خودت میکنه منم گاهی پسرمو دعوا میکنم نمیگم همیشه ولی تمام سعیمو میکنم آروم موضوع حل کنم یا اینکه احساسمو بهش بگم که چرا ناراحتم نه اینکه به اون برچسب بچه بد بزنم یا اینکه هیچوقت به خاطر کاری که میکنه بهش نگو دوستت ندارم میتونی بگی از دستت ناراحتم ولی در هرصورت دوست دارم میدونم سخته اما نیازه که خسته نشی و ادامه بدی چون احتمالاً تا سه سالگی با این موضوع درگیری

تا ۲سال خیلی عادیه انواع ترس

منم لایک‌کن

عزیزم صبوری کن دختر منم همینه حتی یه اقا میبینه میزنه زیر گریه داییو عموشو یه هفته نبینه غریبی میکنه بگم نکن گریه لج اصن کلا لجبازو حساسه الرژی هم داره من چون همش تو خونه ام و هر دو سه هفته درمیون مرم پیش خونواپه هامون فقط انگار چهره اصلیا ینی پدر و مادر بزرگارو عادت کرده امروز بمت یکساعت بردمش تو پیاده رو نشستم دیدم مردارو با وحشت نگاه میکنه که دیگه لحظات اخر براش عادی شده بود چون کوچیک هستن و خیلی چیزا براشون عجیبه وحشت دارن نمونه برادرزادم که دختره و همسن دختر منه کلا تو جمع زباد بوده و خیلی نسبت به النا بیرون رفته و یه برادر بزرگتر داره که خیلی شیطونه و جیغو داد میکنه یا حتی میزنتش این بچه کلا همه چی براش عادی شده و اصلا گریه نمیکنن ولی النا یذره صدامون بره بالا سریع میترسه و میگه نکن نکن یا گریه میوفته به صداهای بلد و حرکات تند حساسه

سوال های مرتبط