۱۵ پاسخ

چه همه عفونت دارن کامنتارو خوندم 🤣
عزیزم منم اون هفته خارش شدید داشتم رفتم پماد کلوتریمازول ۲ درصد گرفتم ۷ شب مرتب زدم بدون رابطه الان خوب شدم .

واییی نگو منم ب زودی میخوام جابجا بشم اساسکشی کنم میرم شهر دیگه که با ماشین یکساعت یا ۴۵ دیقه تقریبا فاصله هست تا خونه مامانم اونجا هم هیشکی نیست از الان خیلی دارم غصه میخورم اونجا برم چیکنم تنهایی .

زیاد فکرنکن اگه مامانت بود حتما‌میتونستی دخترتو بزاری گلم شاید اونم‌نگه نداره

دقیقا شرایطمون مثل همه تو یه کوچه ایم .ازش متنفدم .و دعوایی هستیم‌از طرفی هم پددو مادرم تهرانن.و اینجا کسیو ندارم .ولی تو شرایط اینجوری بچه رو میدم پسر بزرگم که ۱۳ سالشه ببره بده زنیکع.مادر شوهرم باید کور شه نوشو نگه داره تا من به کارام برسم .والا به خدا سخت نگیر بده بره .وظیفشه نوه پسریشو بگیره

هعی مثل من
من هم شهر غریب هستم تنها

به دلت بد راه نده گلم نگهمیداره خودتو اذیت نکن

و منی که با مادر شوهرم راحت‌ترم تا مادر خودم
مامانم نگه میداره اما مدام میزنه تو سرم
مادرشوهرم ۳سال بچمو نگه داشت رفتم دانشگاه تا حالا یه بارم به روم نیاورده
مامانم یه روز نگه داشت رفتم آرایشگاه کراتین کنم ،از اون روز صد بار گفته شوهرت پول داده بهت سرتو گرفته نمیدونی چطور خرج کنی ،اون روز به شوهرم میگفت برای چی بهش پول میدی تا بره این کارا رو کنه

با کالسکه ببر تو مطب
به منشی بگو زود تر کارتو راه بندازه

من عفونت دارم هم خارش و سوزش دارم

من مامانم نزدیکه ولی نگه نمیداره

برو داروخونه پماد واژینال بگیر به مدت 7 شب استفاده کن
تو تشت آب و سرکه هم بشین 20 دقیقه
با آب و جوش شیرین خودتوبشور

منم تو شهر غریبم هیچ‌کس ندارم
عفونت کردم خودم رفته داروخونه پماد گرفتم الان بهترم

دقیقا انگار منی منم خارش دارم مادرشوهرم نزدیکه منتها خودش خونه نیس

چمن علاوه بر اینکه شهر غریبم مامانم خیلی خیلی ازم دوره طوری که تا آخر عمر نمیتونم ببینمش😔

با صابون خودتو بشور یه ۲۰ ثانیه بزار بمونه یکی دو بار بشوری خوب میشه

اگه نگه میداره بزارش
چاره ای نیست

تا حالا پیشش گذاشتی و بری جایی؟

اگه شبرخشکی هست ببرش

سوال های مرتبط

مامان ماهلین مامان ماهلین ۱۱ ماهگی
سلام مامانای عزیز لطفا هر کی میتونه منو راهنمایی کنه پسرم ۶ سالشه مادرم نگهش داشته چون سرکار میرفتم با هم همسایه ایم الان باید برم سرکار دیگه مادرم انگار حوصلش نمیشه واقعا هم سخته ولی نمیخوام اذیتش کنم خودش هم دیگه حوصله نداره با یه نفر صحبت کردم که صبح دخترمو ببرم بهش بدم ظهر هم بیارمش خونه شهرمون کوچیکه کسی نیست که بچمو نگه داره یه خانواده ای پیدا کردم قبلا بچه یه خانم معلمی نگه میداشتن از خانم معلمه پرسیدم گفت خیلی ازشون راضیم ولی ته دلم میترسم استرس دارم نمیدونم چیکار کنم بچه هست هزار تا فکر الکی دارم مثلا خدای نکرده سرش به جایی بخوره من نمیدونم چی میشه این چن ساعت ...تصمیم میگیرم قید کارمو بزنم بازم میگم سختیش چند ماه هست این همه درس خوندم تلاش کردم نتیجه تلاشمو دیدم بچم بزرگ میشه حداقل میتونه نیازهاشو نو بهتر مهیا کنم بزرگتر شه با خودم میبرمش هزار تا فکر دارم نمیدونم چیکار کنم کسی هم نیست مادر شوهرم شهر دیگه هست میگه بیام اونم اومد یه ماه وایساد بازم چی برادر شوهر مجرد دارم تو خونه ..چه نکته ای به پرستارش بگم .از کجا بفهم که کارش چطوره کسی بوده تجربه داشته باشه اطلاعات در اختیارم بزاره پرستارش نمیتونه بیاد خونمون چون ۳ تا خواهرن با پدرشون
مادرش طلاق گرفته