۱۰ پاسخ

هیچی بدتر از مریض بودنشون مادرو از پا درنمیاره. هیچوقت شبی که هم خودم. مریض بودم هم. پسرم یادم نمیره. خییییییلی سخت گذشت...

منمممم

خب مریض طبیعی

لطفا اگ میتونید تاپیکم جواب بدین

چرا نمیرید خونه مادرتون این شیشه ماه اولو سر کنید خیلی بچم اروم میشه

عزیز اینو بدون هیچ وقت ناشکری نکنی

عزیزم هممون گاهی خسته میشیم ولی ب این فکر کن پناهش تویی 🥹

دقیقا حال منو داری خوب درکت میکنم تنهای تنهام اخرین باری ک بیرون رفتم دقیقا ۱۲ماه پیش بود هم حاملگی خطرناک داشتم هم زایمانم پرخطر ریسک هم بچه داریم تنها هستم دیشب از درد دندون و زانو گریه میکردم ب شوهرم میگ دو دیقه نگهش داد خستم میگ چیکار کردی کل روز با بچه درگیر بودم هم مریضه همش بهونه میاره گریه میکنه منم کم اوردم فقط به خدا سپردم خودمو خودش کمکمون کنه دک نمیدونم چیکار کنم حتی وقتی خسته و داغونم خوابم نمیبره ازبس استرس دارم له شدم زیر این مسئولیت سنگین ب تنهای

علائم سرما خوردگی چیه گلم

منم دست تنهام🤕دخترم کم خوابه😭وقت دستشویی رفتنم ندارم🤯🤯

سوال های مرتبط

مامان پناه مامان پناه ۶ ماهگی
مامان مِلورین ✨ مامان مِلورین ✨ ۶ ماهگی
سلام مامانا کسی بوده کا افسردگی زایمان داشته باشه و خوب نشده باشه؟؟؟؟ من که حس میکنم سیر شدم از زندگی.. کاش میشد آدم یک روز در ماه مادر نباشه بگیره بخوابه بره دوش بگیره یه فیلم ببینه یه دکتر بره بخدا یه دکتر میترسم برم صد تا مرض دارم 😭😭😭 حالم از خودم بهم میخوره یه حمام درست حسابی نمیتونم برم .. حیلی لاغر شدم همه بهم میگن حس میکنم صورتم پیر و زشت سده صورتم لاغر شده و نوی هم رفته دماغم بزرگ شدا از خودم متنفرم پوستم حس میکنم خراب شده عکسای قبلا مو میبینن حس میکنم دیگه هیج وقت مثل سابق نمیشم ... دیگه هیچی مث قبل نمیشه پوست بدنم خیلیییی سفید بود خیلی زیاد وقتی حامله شدم تیره شد هنوزم هست میرم دوش بگیرم از خودم متنفر میشم ... بچم چند شبه درست نمیخوابه اصلا فقط يه خوابش بود که خراب شد.... انقد نخوابیدم شبیه زامبی شدم ... دلم برا روتین زندگی قبلا تنگ شده میرفتم سرکار غذا درس میکردم دوش میگرفتم ....
دست تنها بچه بزرگ کردن سخته همسرم نیست خدایا کمکم کن من خیلی بچه و لوس بودم برا زاییدن و تنها بزرگ کردن یه بچه ..‌