۶ پاسخ

همون اولش مباد

من از فردای زایمان که فهمیدم بچم زردی داره افسردگیم شروع شد ، دچار وسواس فکری نسبت به راشن شدم ،خیلی دارم خودم بی دلیل بخاطرش عذاب میدم ،حس میکنم هیچکی درک نمیکنتم ، هر کی بهم میگه زیادی حساسی دوست دارم بزنمش😅با اینکه خودم میدونم زیادی حساسم

من اولش بود دلم میخاست گریه کنمم
اصلا دلم نمیخاست کسی بیاد خونمون
یکی ک حرف میزد میرفت رو اعصابم
انگار هیچکسی درکت نمیکنه

من از همون لحظه اومد
دیگ عصبی تری
گریه میکنی
حس میکنی هیچکس درکت نمیکنه
حس میکنی خیلی سخته

مال من از اولش بود بخصوص ک شوهر خوبی ندارم و از تو بارداری اذیتم کرد تو دوره زاچی خیلی اذیتم کرد و منو نادیده گرفت براهمین حالم خیلی بدشد تا اومدم یکمی روبراه بشم باز دوماه بعد زایمانم صفرامو برداشتم باز حالم بدترشد هنوز ک هنوزه حال روحی درستی ندارم

مال من که بعد زایمان زود اومد و سه ماه خداروشکر طول کشید بعد رفته رفته بهتر شدم .زیاد گریه میکردم

سوال های مرتبط