۶ پاسخ

از وقتی نیلا راه میره یه بار رفتیم رستوران آبرو واسمون نذاشت😂حالا میریم از رستوران میگیریم میایم خونه میخوریم بدون اعصاب خوردی😁

ما انقدر سخت میگیریم.امروز دختر داییم که یه بچه ۱۵ماه داره و فوق العاده شیطون هست رو دیدم که رفته بود ترمیم مژه گقتم من دیگه از وقتی بچه دار شدم ترک همه کاری کردم گفت از بس خری.همش با دوستاش بیرون میره براشم مهم نیس که بچش اذیت میکنه.عشق دنیا رو میکنه اونوقت من حتی خونه مامانمم دیگه کم میرم😔😔

دختر منم دو بار رفتیم آبرومونو برد میندازه زمین غذارو میخواد راه بره سر میز بقیه بره

وای واقعا همینطوره هر چقدر هم من سعی میکنم با خونسردی آرومش کنم دعواش نکنم یا مواظب رفتارم باشم جلو بقیه بازم کارایی میکنه تو رستوران یا کافه که واقعا به غلط کردن میفتم برمیگردیم جمعه انقد دلم گرفته بود گفتم بریم کافه رفتیم فقط صدای بلند دختر من بود همه هم اونجا میرن که محیط آروم و ساکت و عاشقانه باشه براشون مدام صدای دختر من بود که پخش میشد همه چیو مینداخت به شوهرم گفتم غلط کردم دلم گرفت فقط بریم

باور میکنی به خاطر شلوغ کاری های دخترم ترک همه جارو کردم
حتی خونه فامیل نمیرم تو این ماه دو تا دعوتی لغو کردم

والا من خونه مامانم میرم روانی میشم برمیگردم ی عروسی رفتم هفته پیش ۵ نفری نگ داشتیم اخرش من دیوونه شدم برگشتم

سوال های مرتبط