۵ پاسخ

پسر من هم اینجوریه الان که هوا گرمه موقع بیرون رفتنی لج میکنه لباس پاییزی میپوشه هر چقدر هم بهش میگم گوش نمیده دادوبیداد میکنه حالا جالب اینه که هرجا میریم میگن چرالباس گرم براش پوشیدی😬

سن لجبازیشونه پسر منم همینه ولی گوشی رو خیلی محدود کن براش تایم مخصوص بذار

اره عزیزم عادیه منم خیلی خستم میشه بخصوص بریم بازار از اول نق میزنه به چیزا پیله میکنه تا اخر … خب سر حموم نگم با گریه وووو چون یکی یدونه هستن …

دختر منم همینه
کلا چند دست لباس نو داره
ولی موقع بیرون رفتن
یا جاهای خاصی ک میخوام برم گیر میده ک فقط لباس سبزه 🥴🥴
ب خدا همه لباس هایش نو نو موندن
از بس اونو شستم و اتو کردم دیگه رنگ نمونده بهش

هم خودم خیلی عصبی میشم هم بچه خیلی گریه می‌کنه
برا مو بستن هم ک نگم همیشه میگه باز 😂😂
مثلا الان هر چی بهش میگم از سرویس بهداشتی میای بیرون در رو ببند اصلا انجام نمیده
خیلی جاها خوبه
ولی بعضی چیزا رو ک ازش میخوام نمی‌دونم چرا انجام نمیده

ب قول شما وقتی شب ها می‌خوابه انقدرررر غصه میخورم ک چرا این رفتارها رو با ی طفل معصوم داشتم
هی میگم اگه یکی مثل خودم اینطور با بچه برخورد کنه چقدر برا بچه سخت
حالا بچه از تنها کسی ک ارامشه براش هر روز بی مهری ببینه
واقعا داریم داغونشون میکنم خواهر
بیا قول بدیم ک بهتر بشیم

شاید از بس واکنش‌تند نشون دادی لج میکنه

سوال های مرتبط

مامان جوجه👶 مامان جوجه👶 ۵ سالگی
خیلی اعصابم خرابه یه بچهه پنج سالشه تو پارک پسرم باهاش دوست شد بعدش متوجه شدم بچه مشکل حسی و ارتباط گیری داره، با پسرم جور شد طوریکه هر بار پسرم میرفت تو پارک میفتاد دنبال پسرم با هم دنبال بازی کنن پسرمم دوستش داشت.
حالا پریروز بچم داشت بستنی میخورد از دستش یهو گرفت کلی گریه کرد بعد دوباره واسش گرفتم افتاد دنبالش بستنی دومو بگیره بچمو هول پسرمم باهاش قهر کرد بعد بچهه هی میومد پسرمو هول میداد من نمیزاشتم پسرم هولش بده چون میدونستم متوجه نمیشه تا دیشب باز اومد چند بار حین بازی هولش داد ب این منظور ک بیا بازی کنیم پسرمم دو بار بدجور هولش داد و عصبی شده بود خیلی بد خورد زمین بار دومم افتاد تو شمشادا ک تیغ داشت ولی چون مشکل حسی داره دردو متوجه نشد، خیلی اعصابم داغونه یاد دو تا صحنه میفتم هر دو بارم دعواش کردم ولی خیلی عصبی شده بود طوریکه اومد خونه گفت مامان من از دوستم متنفرم همض منو میزنه بستنیمو میگیره، اگر از رو درک اذیت میکرد به مامانش تذکر میدادم
خیلی حالم بد میشه یاد صحنه ای ک انداختش تو شمشادا میفتم😭 اونم ده بار هول داد ولی یه هول اروم میداد میخندید ک بیا بازی کنیم
مامان شاهزاده کوچولو مامان شاهزاده کوچولو ۵ سالگی
سلام خانما امروز اولین روز برد پسرمو بردم مهد چهارسالشه مربیش کلی چیز گفت بگیر منم گرفتم بردم خوراکی میوه چیزا که برا مهد لازم بود کلن یه میلیون شد رفتم دنبالش مربیش گفت به پسرت بگو دوستاشو نزنه خوب پسرم تا کسی دست روش بلند نکنه نمیزنه که هیچی نگفتم به مربی گفتم باش میگم بهش بعد میخواستم بیارمش خونه نمیومد به زور آوردمش جیغ میزد رفت او اتاق در میخواست ببنده من نیام خورد به یه دختربچه مربی رفت بغلش کرد بوس کرد منم پسرمو آوردم بیرون بهش گفتم برو از مربی معذرت خواهی کن بگو دیگه تکرار نمیشه رفت گفت مربی گفت مامان این دختر بچه رو دخترش خیلی حساسه آخه منم گفتم همه رو باهاشون حساسن گفت ن اینا یه جور دیگه حساسن هیچی نگفتم اومدم یکم عصبی شدم اولش که پسرم من روز اولش بود باید مربی درک می‌کرد بعدشم اگه اون رو بچش حساسه من هستم اومدم بیرون پسرم گفت دوستم منو زده الان چیکار کنم لطفا بهم بگید من ماهی دو میلیون میدم یکم بچم اجتماعی بشه آروم بشه ن اینکه ازش ایراد بگیرن بچس خوب بنظرتون مهدشو عوَض کنم یا با مربی حرف بزنم چیکار کنم لطفا کمکم کنید