سلام خانما دلم میخواد شوهرم دو قسمت مساوی تقسیم کنم
میبینه از پریزوز فقط ۲ ساعت خواب رفتم
بچه کل شب بیدار تا الان هنور خواب نرفتن حالم بده دلم میخاد جیغ بکشم خودمو بکشم
حاضر نشد بگ تا من بگیرمشون یکم استراحت کن
فقط یبار اومد سر بچه داد زد ب زور بردش انداختش یه گوشه اونم زد زیر گریه محلش نمی‌داد باز رفتم آوردمش
دلم نمیخواد محل سگ بهش بذارم با اینکه بارها گفتم سر بچه داد نزن بد رفتاری نکن باهاش باز تکرار. میکنع بچه بزرگمو همش دعوا میکنه
عرضه نداشت یبار بگ خودم کمو کنم فقط خوابش براش مهمه
اینم بگم مرخصی هست هیچ کاری نمیکنه ک خسته باشه

منم خیلی از شوهرم ناراحتم اصلا کمکم نمیکنه کامل خودم دارم دخترم نگه می‌دارم
مادرم هم ازم دوره

سر بچه ۷ ماهه‌داد رد

شوهرم خیلی با پررویی میگه خودت بچه خواستی حالا نگهش دار

خاک تو سر همچو بابایی، شوهر من يه بار بچمو زد تو گوشش با این‌که هزار بار گفت پشیمونم وبردش بیرون از دلش در آورد اما من همچنان بهش نفرت دارم، الآن سر يه صداي کوچک بچم دوتا دستش را میزاره رو گوشش از بس ترسیده

تنها نیستی عزیزم ، شوهر منم اصلا تو بچه داری صفره

بیچاره بچه اون کوچیک حالیش نیست که سرش داد میزنه واقعا که چقدر بی درک‌حالا اگه سرکار میرفت یه چیزی اما مرخصی کمکت نمیکنه خیلی ظلمه پسر منم چندبار تا ۶صبح نمیخوابید نق میزد شوهرم ساعت ۶صبح میرفت سرکار ساعت ۵ بیدارش میکردم میگفتم بیا بچتو بگیر دیونه شدم هرچند گوش شیطون کر الان ۳ روز ساعت ۹ میخواب بچم

فکر کنم از پدر بودن بویی نبرده. پدرشوهرت باید یادش میداد که نداده. دوقسمت که خوبه تکه تکه اش کن

اخ دست گذاشتی رو دل من … همشووون مثل اینکه یه مشت گوه.ن