۴ پاسخ

اتفاقا اگه الان بزنی بیشتر بد میشه و حسودیش گل میکنه گوش نگیر و بی ادب میشه با مهربونی و صحبت کردن بهتر میتونی کنترلش کنی
با لحن کودکانه مث بچه کچلو ها حرف بزن تا خوشش بیاد گوش بده
خدا کمکت کن عزیزم

راه حل پیدا کردی به منم بگو

سلام عزیزم
خوشگلم خودتو ناراحت نکن ما هم ادمیم بعضی اوقات عصبانی میشیم ولی شما هم به حرف مردم گوش نکن به کودت بگو که کار بدیه یا وقتی دیدی میخواد بزنه به بچه ی کوچیکت حواسشو پرت کن

یه لحظه نمیشینه امروز چن باز اسباب بازی هاش پرت میکرد بخوره تو سر دخترم که 4 ماهشه
. یکبارم بالشت گذاشت رو صورت بچه فشار میداد

سوال های مرتبط

مامان م سهیل مامان م سهیل ۳ سالگی
امروز بدترین روز زندگیم بود حالم انقدر بده که نه چیزی میتونم بخورم نه میتونم بخوابم پا پسرم از خونه ی مادرم داشتم میومدم پسرم گریه کرد گفت سر سره گفتم باشه چندتا سر بخور بریم یه مادری بود بچش خیلی و. ح ش ی بود با اینکه از پسر من چند ماهی ک چک تر بود اینا داشتن بازی میکردن من به پسرم گفتم مامان اروم بازی کن حواست باشه بعد اون پسره اومد پسر منو چنگ انداخت مادرشم پیشش بود من زود پسرم رو کشیدم کنار گفتم مامان عیلی ندا ه اونم نی نیه برو بازی کن پسرم رفت دوباره اون اومد تو سر سره دستشو انداخت صورت پسرم بعد سرش داد زد پسرم دستشو زد اون ور گفت چرا چنگ میندازی مادرش فکر کرد پسر من اونو زد گفت اقا پسر چرا میزنی داد زد سر بچم یدونه زد یهش من بهش گفتم پسرم نزد بچت داشت چنگ مینداخت دستشد زد اونور بعدشم اینا دوتا بچن چند بار من بچه ی خودمو کشیدم اوردم اینور دوباره این بچه اومد پسر منو زد بعد پسرم بلند سرش داد زد گفت نکن مادر احمقش عوض اینکه بچش رو ببره کنار اومد پسر منو زد که چرا داد میزنی گفتم خانم محترم پسر شما زد پسر منم سرش داد زد مادره ی احمق برگشت فحش خیلی بدی بهم داد اونجا همه داشتن بهش میگفتن خانم چه خبره بچه شما داره اذیت میکنه تازه طلب کارم هستی منم چند تا بارش کردم بچم رو برداشتم اومدم نصف راه بودم دیدم یکی همچین زد تو گوشم که سرم سوت کشید برگشتم ببینم کیه یکیم زد تو گوشم نگو برادر زنه بوده ۱۲ یا ۱۳ سالش بود انقدر غافلگیر شدم زبونم بند اومد پسره فرار کرد