۹ پاسخ

تکمیل کننده بود
اره منم این اشتباه رو کردم با شیر بخابونمش همچنان درگیرم
گیج گیج باشه باید چندتا مک بزنه بعد بخابه

و اینکه روتین خواب داشته باشه بهش عادت بدین من دخترم تا۹ماهگی بین ساعت ۷ونیم۸خواب بود و چقد خوب بود اما بعدش هی گفتنوای گناه داره به زور میخوابونیش چرا لامپ خاموش میکنی بچه دلش میگیره و فلان دیگه جامونیدم از روتین خوابش و الان ساعت ۱۰ونیم۱۱ میخوابه که اصلا خوب نیست..روتین خواب داشتن به اندازه تغذیه اهمیت داره برای رشد قد و مغز بچه و همینطور مادر بیشتر به استراحت نیاز داره

اگر برگردم به اوایل اصلا و اصلا بی دلیل به دخترم شیر نمیدم اوایلش واقعا برات لذت بخشه صدای نفس هاش صدای قورت قورت خوردنش ولی توی سن یکسال به بالا واقعا سخته بار روانی خیلی زیادی داره دائم بهت اویزون باشه سرساعت بهش شیر میدم....برای زردیش چقد گریه کردم و اصلا استراحت نکردم چقد راه رفتم توی بیمارستان و الان دردهای لگنی که دارم حاصل همون استراحت نکردناست بلاخره زردی نوزاد داره طبیعیه و به شما و تغذیه مادر مریوط نیست دوره‌ش گذراست و میگذره ...استراحت کنید در دوران زاچی چیزای مقوی بخورید کمر و لگنتونو ببندید فکر نکنیند تا همیشه جوونید و هیچی نمیشه واقعا هرچی درد هست بعد زایمان میاد سراغتون درد کمر لگن سردردهای گاهوبیگاه...و از همان روز اول با یچتون صحبت کنید شعر بخونید براش پرحرفی کنید طوریکه شوهرم بمن میگف بچه سردرد شد انقد حرف زدی اما الحمدالله الان دخترم یکسالونیمشه و دوتا شعر حفظه و جمله بندی میکنه و هرچی بگیم میگه...و تلویزیون از همون ابتدا جمع کنید من از تولد دخترم تلویزیون جمع کردم و همین توی ارتباط گرفتنش موثره...و اینکه نگران اضافه وزنتون نباشید انشالله از بعد یکسالونیم کم میکنین و اینم بگم بچه‌رو زود غذا خور نکنین به معده بچه اسیب بزرگی میزنین و مشکلات گوارشی فراوانی میاد سراغش گناه داره

ممنون گلم
بااینکه منان دیگه تقریبا از نوزادی دراومده و وروجک این یکی هم چندماه دیگه به دنیا میاد اما همه ی تجربه هاتو خوندم

شمام اگه راهی بلدید و واقعا خوب بوده بگید بمونه تو این تاپیک🩵🩷

بعدی اینکه در طول روز بسته به سن کودکتون باید چرت بزنن بچه ها ساعتشو تو گوگل نوشته که هر سن هر چند ساعت باید چرت بزنه
بچه که زیاد خسته بشه و در طول روز تایم چرت مرتب نداشته باشه شبم بی قراره
چطور خودتون زیاد که خسته میشین تو خواب بی قرارید یا سخت به خواب میرین
بچه هام همین جور
نیاز دارن حتما چرت بزنن
برای چرتشون اونارو‌ تو روشنایی و جایی که با جای شبش فرق کنه بخوابونین تا متوجه دور و برشون بشن

دوم اینکه سعی کنین تا میتونین حرف بزنین تا میتونین گرمای تنتون رو بهش بدید نمی‌دونید چه تاثیری داره تو خواب راحتش ، وقتی عادت خوابش درست باشه و از طرف شما هم سیراب محبت بشه خیلی کمتر در طول شب بیدار میشه برای شیر
و اینکه حتما هم خنک بگیرید بچه رو گرما باعث میشه بیش از حد بیدار شن و شما فکر کنید شیر می‌خوان
در حالی که گرمشونه🥺😅
گاهیم لباسشونو چک کنین درسته که خیلی دلیل محکمی برای بیدار شدنشون نیست ولی همین باعث میشه که مدام نق بزن و بد فرق بشن

نوزاد ها توانایی اینو دارن خیلی زود یاد بگیرن همه چیو قشنگ سیرش کنین بذارینش رو تشک حالا یا تختش تا خودش به خواب بره ،ولی حتما لمس داشته باشین باهم پشتش بزنین پیش پیش کنین ،بذارین عادت درست خواب رو یاد بگیره
اگه بچتون دچار کولیکه اروغشو حتما بگیرین خیلی تاثیر داره رو کولیکش و اینکه خودتونم وای نبات زیاد بخورین من بعد هر غذایی یه چای نبات با خرما می‌خوردم کارن اصلا نفخ نداشت
بعدی اینکه برای کولیکش یه روتین بذارین
من خودم از اون دسته ادمام که باید زیر سرم برم وگرنه اهل قرص نیستم خیلی سخت دارو میخورم و خودم معتقدم یه پوئن مثبته
برای کارن من این روتین رو داشتم که هروقت دل‌درد بود تمام روش ها رو میرفتم
پوشکشو تمیز میکردم ، حین تعویض پوشک با روغن مخصوص بچه کل بدنشو ماساژ میدادم دکترش میگفت اگه قرار باشه به چیزی عادت کنه قطعا اون ماساژه😅دور نافشو ماساژ میدادم ،پاهاشو دستاشو پیشونیش رو گوشاش رو ،
بعدم پاهاشو یکم ورزش میدادم تو شکمش راحت بعد اینکار پیپی میکرد و اکثرا هم دلش آروم میشد
بعدش تو یه پارچه نازک میپیچیدم پاهاشو😂🥺چون دستاش که بسته بود طاقتش نمیومد 😅باید دستاش باز و کنار سرش می‌بود
دیگ اگر بازم گریه میکرد و آروم نمیشد شربت سگانوز میدادم بهش یه قطره چکان تهش بود دیگ
شاید روزی یکبار بهش میدادم و بعدش بلافاصله حتما می‌خوابید 😂

واقعا بدترین عادته🥲🥲🥲🥲

سوال های مرتبط

مامان امیرحسین مامان امیرحسین ۲ سالگی
مامان گل پسر مامان گل پسر ۱ سالگی
مامان کوچولوها مامان کوچولوها ۱ سالگی
امشب دوباره یکی از فامیلامون بچه اش که تازه به دنیااومده بود از دنیا رفت ،دوباره همه خاطره هام دارن میان توی مغزم ، نمیتونم فشاری که بعد از مرگ دختر کوچولوم داشتم رو توصیف کنم فقط میدونم از اینکه همچین حسی رو تجربه نکردین خداروشکر کنین بچه هاتون هرچقدرم فوضولی کردن دعوا نکنین نمیدونین از دست دادنشون چقدر وحشتناکه ،وقتی به این فکر میکنم جیگرگوشه ام یه جایی دور از من توی یه زمین خاکی بین مرده ها خاک شده آتیش میگیرم هنوزم ازش میخوام برگرده خونه پیشم ، وقتی به این فکرمیکنم دخترم ازم دوره مامانای حساس میفهمن من خیلی حساسم ازاینکه فکرمیکنم دخترکوچولوم ازم دوره وحشت میکنم حتی نمیتونم زیاد برم روی قبرش روزای اول اونقدر غیرت داشتم و عصبی وناراحت بودم که همه رو مجبور کردم قبول کنن برام قبر کناریشو بخرن تا قلبم آروم شه وقتی خاکش کردن عصرش اونقدر گریه کردم که شب نشده قبرش رو سیمان کردن میترسیدم حیوونا برن قبرشو بکنن چون توی قبرستونمون هست ... آخ دلم آتیش میگیره برای مامان اون بچه ای که امروز بچه اش مرد
مامان آراد مامان آراد ۱ سالگی
تجربه من از قطع شیر مادر برای آراد....
البته نمیدونم راهو درست رفتم یا نه..
آراد روزا خیلی کم شیر میخورد.. و زیاد براش پافشاری نمیکرد.. برای همین خیلی راحت میشد سرشو به چیز دیگه ای گرم کنم تا فراموش کنه... بیشترین دغدغم شیر شبش بود که هنوز بیدار میشه و فقط بجای شیر مادر، شیر لبنی بهش میدم🫠
اینجوری شد که از لحظه ای که تصمیم گرفتم بهش شیر ندم، دیگه ندادم و شبا یکم بهونه میگرفت که شیر لبنی یا آب بهش میدادم... الان هنوز دغدغم اینه که شبا کمتر بیدار بشه😆
من فکر میکردم خیلی سخت تر از این باشه قطع شیر ولی همین که به جاش شیر لبنی بهش دادم راضی شد🙄
اینم بگم، آراد از اول با شیشه آشنا بود، شش ماه اول، شیر خودمو میدوشیدم تو شیشه برای یا آب جوش رو تو شیشه بهش میدادم، بعد شش ماهم شیرخشک رو کمکی شبی یکبار بهش میدادم که سیر بشه و شب بخوابه، و بازم فایده نکرد😆
در کل الان به همون میزان که قبلا شیر مادر میخورد، شیر لبنی میخوره😐
حتی اگه شام هم کامل خورده باشه، بازم بیدار میشه...
همین دیگه..