سلام مامانا صبحتون بخیر
شبی که گذشت سومی شبی بود که دخترم از شیر گرفتم
خداروشکر اذیت نکرد و یکسره خوابید
شب اول هم راحت خوابید ولی ۴ صبح بیدار شد ناله میکرد شیر شیر
عصر همون روز که خوابید بعد نیم ساعت بیدار شد وحشتناک ترین گریش کرد طوری خودش شب میگفت سوین عصبانی بود و ادای داد کشیدن در میاورد
خلاصه یکم گذشتیم از این مرحله
درطول روز گاها میگه شیر شیر
تو لیوان و پاکتی هم در حد چند قلوپ میخوره
دلم نمیخواد از شیر زده بشه
امیدوارم این اتفاق براش نیافته
روزی هم که شیر خشکش تموم شد گفتم برو بنداز سطل آشغال و دیگه شیرمون تموم شد
تلخک و اینا نزدم
روغم نگفتم بهش چون واقعا دیدم دروغ میگم یادش میمونه و اثر بد تری داره
از خدا میخوام تمام کوچولوها بدونن وابستگی هاشون براحتی ترک کنن و به روح پاکشون آسیبی نرسه 🩵🙏

الهی بگردم چقد سخته برای دوتاتون این شرایط🥲

وقتی میگه شیر شما چی میگی بهش ؟؟من بهش میگم تلخ شده دیگ چیزی نمیگه

پسر منم ۳ روزه که شیر نمیخوره دیگه .من تلخک زدم .خیلی دلم میسوزه بنظرم من بیشتر از خودش دارم اذیت میشم .

بسلامتی این مرحله هم گذروندی
دختر من فعلا شب اول بود ک گذروند اینقدر گریه کرده😢😢😢

ای خدا😍😍😍بسلامتی این مرحله رو هم رد میکنه عزیزم

چه جوری گرفتی از شیر؟
من واقعا توانایی از شیر گرفتنش رو ندارم
الان بدتر شده
نصف شب پا میشه شیر میخواد ، اگر آب بدم بدتر میکنه
مجبورم شیر بدم بهش