چقد ما زنا جون سختیم دیشبو پسرم با گریه نخوابید منم تنونستم بخوابم الان شوهر روز جمعه رو خابه داره استراحت میکنه من دارم به بچه ها میرسم🥴🥴

ما سگ جونیم بلانسبت. من تا صبح نخوابیدم. اینقدر بدنم درد میکنه که خدا میدونه
صدای خروپف شوهرم خونه رو برداشته

بله البته وقتی مادر شدیم جون سخت شدیم ، من وقتی مادر نبودم شاید کارهای خونه رو میکردم ولی با خمیازه و بی حالی ، خودم هم از حال خودم تعجب میکنم الان

اگه بچه هات بزرگن کوچیکه رو بخوابون خودتم بخواب

پسرمن بیدارشدنی چه نصف شب چه صب بامن کاری نداره مستقیممیره باباشوبیدارمیکنه😂
چون ازشنبه تاپنجشنبه مزره سرکارجمعه هاخونه میشه صب هامیران هفت بیدارمیشه میبرتش پذیرایی تامن بخابم ظهرها هم من نگه میدارم باباش بخابه

اشکالی نداره عزیزم اوناهم خسته میشن کلی زحمت میکشن برا زندگیمون..
من حتی در اتاق خواب میبندم سروصدااذیتش نکنه بتونه یکم استراحت کنه

هی خواهر من دخترم سرما خورده دماغش کیپه بزور شب خوابوندمش .همه گریه توخواب سرم داشت می‌پکید.دخترمن سرجاش نمیخابه کل اتاق دورمیزنه .مال رفتم کنار جای اون بازبشه .صبح بلند شدم کمرم رگ به رگ شده بااین در وحشتناک بلند شدم ظرفاشستم برنج خیس کردم ببینم چه درست کنم نهار.مال زنا سخت جون .کسی نیست قدرم بفهمه عزیزم

اشکال نداره بزار یکم دیگه بخوابه بعد که بیدار شد بچه رو بده بهش بگو حالا نوبت منه

پاشو بیدارش کن بگو عزیزم من خیلی خسته م نیاز به استراحت دارم

بعدم میان میگن همش خوابی خونه🥲

یعنی این استراحتو ما عمرا بتونیم داشته باشیم😂