سلام دوستان روزتون بخیر
من دیروز احساس کردم یکم حرکت جنین کم زنگ زدم همسرم اومد ساعت ۱۲ رفتم دنبال سونو که چک کنم اشتباه کردم مستقیم نرفتم بیمارستان خودم اول، تا ساعت ۲:۳۰ تقریبا من دنبال سونو تو کرج بودم همه میگفتن ۵ به بعد باید بیای،اشتباه دومم رفتم بیمارستان کمالی اونجا گفتن بدون نسخه سونو نمیکنیم رفتم تریاژ فشارم گرفت ۱۵ بود رفتیم صدای قلب نشنید دستگاه مشکل داشت من حالم بد شد تا صداش شنیدم بعد نوار قلب دوباره فشار گرفتن ۱۷ بود( من استرس میگیرم فشارم میره بالا) دوباره گرفتن ۱۵بود گفتن باید بستری بشی میخواستن معاینه کنن نذاشتم بارضایت همسرم رفتیم بیمارستان خودم مریم،اونجا فشار گرفتن ۱۳ بودزنگ زدن دکترم اول آزمایش خون و ادرار داد بعد جواب سونو داد فشارمم روی ۱۲،۵ تا ۱۳ نوسان داشت با اجازه دکتر معاینه کردن دهانه رحم اوکی بود خلاصه ساعت ۱۰ من فرستادن خونه از صبح فقط آبمیوه و کیک خورده بودم گفتن برو هرچی دوست داری دیگه بخور
شب خونه فشارم ۱۳ بود
صبح ساعت ۹:۳۰ رفتم سرویس یک لک صورتی خیلی کم رو دستمال بود دوباره ۱۰:۳۰ رفتم انگار سوزن دست میبره خون رو دسمال بود دیگه ندیدم تا الان ولی فشارم ۱۴ شده بود
از استرس بنظرتون؟ فشارم هیچی هم نخورم از ساعت ۴ صبح

۳ پاسخ

فاجعه است مجبوری رفتم همه چیشون خراب بود
الان دوباره گرفتم ۱۳ بود

کمالی رفتن بزرگترین اشتباهه والا من شم دارم دستگاه فشاراشونم هم درست باشه
الان با دستگاه خونگی گرفتی ۱۴ بود؟

استرس فشارتو بالا میبره سعی کن اروم باشی

سوال های مرتبط

مامان معجزه(رادین) مامان معجزه(رادین) ۳ ماهگی
تجربه زایمان

پارت دوم#

روز چهارشنبه ۱۱ تیر از غروب بعد داشتن رابطه بدون جلوگیری دردام خیلی زیاد شد و فاصله کم اما باز قابل تحمل بود اما به وضوح مشخص بود تاثیرش . شب رو با قرص مسکن استامینوفن صبح کردم اما ساعت ۴ باز بیدار شدم نتونستم بخوابم درد کولیکی توی کمرم و قسمت لگن داشتم که می‌گرفت ول میکرد صبح شوهرم رو بیدار کردم که بریم بیمارستان اما چون بیمارستان خصوصی کمی از ما دور بود گفتم بریم دولتی معاینه بشم اول که آیا اصلا تغییر کردم یا نه بعد برم رفتم بیمارستان و اونجا گفتن ۲ سانتی نوار قلب بچه رو گرفتن خوب بود و گفتن فعلا زایمانی نیستی برو دردات بیشتر شد بیا منم ساعت یک ظهر آمدم خانه ماما بیمارستان گفت افاسمان خوبی داری عصر بیا دوباره معاینه شو اومدم ورزش کردم حمام کردم رو توپ کار کردم دردام بیشتر شد شدتش فاصله ش هم کمتر شد تقریبا زنگ زدم دکترم گفت برو بیمارستان خصوصی که بهت نامه دادم معاینه کنن رفتم اونجا معاینه شدم گفت ۲ فینگری تعجب کردم با این همه درد که بیشتر شده چرا هنوز ۲ سانتم اونجا هم نوار قلب دادم خوب بود اما چون درد داشتم و انقباض ثبت شد بستری شدم ساعت ۱۰ شب برای زایمان طبیعی عصر قبل از اینکه بیام بیمارستان دکترم گفت روغن کرچک بخور و مایعات و غذا نخور یا خیلی سبک منم روغن خورده بودم خیلی روان شدم اسهال معده مم خالی بود گفتن آبمیوه و کیک بخور برای nst دردام هی داشت بیشتر میشد با فاصله کمتر تا ساعت ۱۲ شب درد داشتم اومد برام آمپول فشار زد دوباره معاینه کرد گفت ۳ سانتی تقریبا و دردام خیلی زیاد بود اما باز یه جوری تحمل میکردم تا اینکه ده دقیقه بعدش اومد آمپول فشار زد یعنی ساعت شد ۱۲:۳۰ من حس کردم دارم میمیرم از درد وحشتناک بود زنگ زدن دکترم خودشو رسوند