گریه کنم واسه شیرم بده
بقران خستم ن شوهرم درکم‌میکنه ن مامانم مهمون میاد خودم بایدهمه چیو اماده کنم ازقبل
عرضه هیچ کاریو ندارن
بخیه هام سوزمیاد دیگ

من نمیفهمم چرا مادرت اینجوری رفتار میکنه اگ خونته ک باید کمکت کنه ب شوهرت و مامانت بگو کسی زنگ زد فعلا حالمون خوب نیس یماه کامل بگذره بعد بیاین

و منی که تو سهر غریب هییییچ کس نیومد کمک حتی مادرم😭تازه بچه ام هم ۸ روز بیمارستان موند اونجا هم تنها کنارش بودم همه مادرا همرا داستن اما من🥺
خوب میفهمتت 😢 مامانتو بفرست بره خونه اش بخدا پسفردا میگه همه کارشو کردم

من متنفرم از این که بعد زایمانم برام مهمون بیاد اصلا درک نمیکنم وقتی یه خانم زایمان کرده خودش حالش بده به خاطر بچه یه سره باید بیدار باشه بعد اون وقت باید مهمونداری هم بکنه ولی متاسفانه بعضی ها نمیفهمن من بدبخت که مامانم فوت کرده مادر شوهرم میخواد بیاد مطمئنم همه هم بعدش میان خونم از الان بهش فکر میکنم دیوونه می‌شم

عزيزم مهم شرایط خودته مهمون تماس میگیره بگو من الان شرایط مهمون داری ندارم

ن عزیزم اگه گریه نکنی خدایی نکرده حالت بدتر میشه..
منم همینجوری بودم من از تنهایی گریه میکردم
من مادر نداشتم بی مادری داغونم کرد خداروشکر مامانت هست پیشت وجودش نعمت بزرگیه خیلی زود میگذره این روزات و همه چی میفته رو روال تو میشی قوی ترین مامان دنیا

خدا کمکمون کنه بچت چند وقتشه کدوم شهرید

من بقیه آنقدر ناراحتم کرد طبیعی بودم فکر میکردن طبیعی اصلا کسی نمیخواد پ باشه

منم روز اول ۷ خواهر دارم چنتا اومدن شام درس کردن همه دعوت بعد رفتن چند بار زنگ زدم گفتن نمیتونیم مگه بچه آوردن کسی میخواد همه کارا افتاد گردن خودم

انشالله زودی سرپا شی🌸بهشون بگو کاراتو انجام بدن خب،حالا فردا میخوان بگن کمک کردیم

🙁عزیزم خدا بهت صبر سلامتی بده با وجود نوزاد کوچیک دردبعد زایمان چطور اداره میکنی مادرشوهر خواهر اینا هم نداری کمک حالت باشن؟