سلام صبحتون بخیر🤚🌞
اینجا هرکی زاییده گفته بچه داری سخت تر از بارداریه🫣
ولی خب من فکر میکنم به دو تاچیز بستگی داره این نظر😁
یکی اینکه بارداری نسبتا سختی نداشته و دوم اینکه از مرحله بارداری به زایمان رسیده...یعنی اینکه خیالش راحت شده بچش دیگه بغلشه و الان میتونه بگه کدومش براش سخت تره...ولی بااین حال هستن مامانایی ک بارداری سخت چ روحی چ جسمی داشتن ولی میگن باتمام سختی های بچه داری،بچه داری رو بیشتر میپسندن
حالا باهمه این تفاسیر، تو بیا بمن بگو چه چیزی بیشتر تو بارداری اذیتت کرده یا داره اذیت میکنه که دوست داری یا دوستداشتی زودتر تموم شه؟
اینو بزاریم اینجا برا باردار ها که بعدا ب امیدخدا زایمان کردن ببینیم نطرشون بازم اینه که بارداری سخت تره آیا؟




من خودم تکرر ادرار بیشتراز هرچیزی اذیتم کرد درحدی ک نکشیدم بالا باز باید بکشم پایین🤭و از اول اینطور بودم
حالا. یه سریا تو سه ماهه دوم بهتر میشن باز سه ماهه اخر به فنا میرن ولی من کل بارداریم تو‌دسشویی داره میگذره
یعنی تجربه نشون داده چنتا باردار بودیم تو جمع اونا شاید یکبار رفتن دستشویی ولی من انقدر رفتم که...
بخاطر همین تکرر ادرار زیاد دوست ندارم جایی برم که مجبور شم هی برم دستشویی...

تصویر
۳۶ پاسخ

دوست دارم بچم بسلامت بیاد بقلم خییلی انتظار میکشم
بچه داری هر چقدر سخت باشه ولی خیالت راحته بچت کنارته

وای دقیقا منم همش تو دسشویی ام . 🫠. شبا تا برمیگردم دوباره خوابم بگیره که بخوابم دوباره جیشم میگیره .

نمی‌دونم بچه داری آیا سخت تره یا الان.ولی فک میکنم بچه داری بهتر باشه.چون خیلی خیلی یه زن باردار درد و کلی ...به جون خریده و دست و پا نرم می‌کنه از صبح تا شب ولی بعدش ک فارغ شد همه اون دردا می‌ره و این خیلی خوشحالی داره.پس بچه داری بهتره

هیچی ..هیچیییی تو دنیا برام لذت بخشتر از شب زایمانم نیست انگار که یه بار بزرگی از دوشم برداشته میشه و استرسا تموم میشه .حس میکنم ک با آومدنش منم یه آدم دیگ میشم..الان همیشه نگرانم برا کوچیکترین چیزا.. انشالله همه ی نی نیا سر وقت و به موقع بدنیا بیان نی نی منم همینطور
من نه تهوع نه حتی یبوست لعنتی.نه حتی فتقم من از هیچکدوم به اندازه ی اینک دو سه ساعت تکون نخوره دلمو نمیلرزونه

اول بگم خداروشکر به تمام شرایطم و امیدوارم فقط پسر عزیزم رو سالم بغل کنم بعدش بگم ولی بله منم بارداری خیلی سختی داشتم. تا ماه پنجم ویارام همچنان ادامه داشت. ضعف شدید و بی حالی داشتم اصلا فقط دراز کش افتاده بودم یه گوشه. رفلاکس معده داشتم و دارم. رفلاکس خیلی اذیت میکنه. ترش میکنی، هرچیزی نمیتونی بخوری. آنی بالا میاری. هنوزم تو هشت ماهگی بالا میارم. خود این سنگین شدن و راحت ننشستن و کمردرد و سرویس رفتن و .... خلاصه نفس تنگی هم هست کنارش. دیگه چی بگم خواهر 😂 برای همین الان دوستم که بچه‌ش تازه دنیا اومده هی میگه قدر الانت رو بدون واقعا ناامیدم میکنه با این حرفش چون من میگم فقط کاش دیگه تموم شه این دو ماه اخر.

من که حتی اگه سخت تر باشه بچه داری اونو ترجیح میدم بچم دیگه میادش با عشق کاراشو انجام میدم شیرین ترین فرده زندگیمهههه حتی سختی کارهاشم به دوش میکشم

من میگم بارداری مثل نامزدیه، یه حس بلاتکلیفی داری غیر اون مسئولیت وحشتناکی داره.
درسته بدنیا اومدنی هم مسئولیت داره ولی بارداری همش نگرانی تکون خورد یا نخورد ،اب کم نخورده باشم ،خوب وزن بگیره و‌هزارتا چیز دیگه که همش استرس بهت میدن و تو اصلا لذتی ازش نمیبری،ولی وقتی بدنیا بیاد نگاهش میکنی و لذتشو میبری میگی آخیییش اونهمه اذیتام نتیجه اش خوب بود🥲

من بارداری اولمه هنوز از بعدش تجربه ای ندارم تو طول بارداری خداروشکر همه چیم اوکی بود ویار و اینا نداشتم فقط دستشویی رفتنم عذاب آور بود... ولی فکر میکنم بعد زایمان بهتره چون حداقل استرس چیزیا نداری میدونی دیگه بچه کنارته جلو چشمت... تو بارداری تا یه تکون نخوره میگی وای برم صدا قلبشو گوش کنم وای تکون نخورد ... ولی بعدش دیگه مطمئنی اگه بی خوابی بکشی اگه اذیت بشی بچه کنارته

با همه ی سختی های بچه داری من بچه داری رو ترجیح میدم به بارداری چون هنش دل نگران بودم الان چجوریه بچه هرچند که الانم دیوونه تر از قبل دارم ادامه میدم و کلی غصه می خورم الکی اما بازم این شرایط رو بیشتر از بارداری سختم دوست دارم

بارداری استرسش خیلی بیشتر بود برای من😓😓😓

بارداری اگه مشکلی نداشته باشی راحت میگذره بچه داری هم کمکی اگه نداشته باشی واقعا سخت میگذره فکر کن هم باید به فکر بچه باشی هم خودت هم خونه داری اگر شاغل هم باشی که بدتر
در کنار اینها دخالت دیگران اوایل نوزادی یا هر مرحله دیگه بچه واقعا اذیت کننده هست
و چالش های بچه داری ادامه داره و فکر کنم تا اخر عمرمون همراهمون باشه هر روز با یه چیزیش درگیری واکسن بیماری بد غذایی خواب حرف زدن راه رفتن
برای من بارداری راحت تر بود

ولی من بخاطر ویار بدم خیلی سختمه و الان درد لگن

ولا من بارداری اولم بنظرم بارداری سخت بود با تمام سختی بچه داری ولی حداقل بچتو میبینی هر روز ی چیز جدید یاد میگیره نق میزنه میخنده هوش از سرت میپره حتی اگ سخته ولی بارداری بجز درد هیچی

بنظرم هر دوش سختی و شیرینی خودشو داره

من خیلی استرس دارم واسه زایمان ، کیا مثل منن؟!

سلام عزیزم منم از اول بارداری هر یک ساعت دستشویی ام الان هم ماه آخرمه زود زود میرم ، نصف شبم بیدارمیشم حتی

وااای من جدیدا تو این ماه جدید اینطوری شدم خودم باورم نمیشه این همه ادرار از کجا میاددد🫥

عزیزم ۳ بارداری تجربه کردم
بچه داری سخت نیست بی‌خوابی بی کسی کمک نداشتن فشار روحی روت بودن سخته که همه رو تجربه کردم
حاملگی هم ویار آخ ویار‌آخ ویار ۱۹ هفته ولی پدرم درومده

من تا الان استفراغ و تهوع سرویسم کرد ۱۴ کیلو وزن کم کردم با زور سرم و مکمل تا اینجا زنده موندم🥲😐
سوزش معده درد لگن پا قفسه سینه😑تکرر ادرارررر
خداکنه لاقل نینیم اروم باشه

من بهترین دوران زندگیم باداریم بود اصلا اصلا اذیت نشدم تا به خودم اومدم دیدم ۹ماه گذشت

من استرسی که داشتم خیلی اذیتم کرد چون یکی سقط داشتم همش توهم سقط داشتم بعدش هم زایمان زودرس که خدایی نکرده زود به دنیا نیاد
وای وای ویااااارررر خیلی زیادی هم که تا ۵ ماهگی داشتم اذیت کرد
دو هفته ی پیش خارش واژن الآنم درد واژن در کل خیلی اذیت شدم
این فسقلی میدونست خاطرش برام عزیزه هرجوری تونسته تا الان تازونده انشاءالله که به دنیا بیاد گل پسر آرومی باشه و مامانی رو اذیت نکنه

و درد های شدید پریودی

بارداری سخته چون همه اذیتاشو خودت تنها تحمل میکنی حالا از ظاهرمون گرفته که نمیتونیم لباسامونو بپوشیم تا شبا وقت خواب که هم سرویس رفتن سخته هم به پهلو خوابیدن حالا سختیای دیگه داره من خلاصه گفتم ولی وقتی بچه دنیا اومد حتی میتونی بدی یکی نگهش داره خودت کاراتو بکنی یا حتی یه کوچولو راحت دراز بکشی و بخوابی بعد هرچقدر سختی داشته باشه اینکه بچه رو به سلامت تو آغوش میگیریم یا یه لبخندش کل خستگیمونو میگیره

وای دقیقا منم همینم از همون روز اول تا همین الان که فردا صبح باید برم بزام تو دستشوییم یعنی هنوز نیومده باید برم کلافه ام دیگه

من از ماه سوم جفت پایین و طول سرویکس رو داشتم بعد قند لب مرزی اضافه شد و استراحت هم ک جای خود و بیشتر خونه نشین بودم ولی در کل هزار بار خداروشکر که دارم مامان میشم 🥹 الهی که بسلامتی هممون فارغ بشیم🩷

ویار و استفراغ شدید تا ماه پنج، کاهش ده کیلو‌ وزن ، همه‌ش زیر سرم تو اورژانس، بعدش هم که بهتر شدم سنگ صفرا و درد هاش، کم جونی و بیحالی و همچنان نداشتن میل و اشتها به غذا. یعنی اگه بچه‌داری هم اینطوری باشه من دیگه نمیکشم.

منم بارداری راحتی داشتم...
اما بچه داری واقعاا سخته.
اونا هم زایمان کنن میفهمن ک بچه داری چقدر سخت تر از بارداریه.

بچچع داری استرسش کمتره بارداری سخته اونم بچع نمیخوابی بعد از چهل روز اوکی میشه شش ماه دیگه راحتی

من فقط ویار ها و بالا آوردن هام باعث شده ک فوبیای باردار شدن داشته باشم،الانم ک درد لگن و کشاله ران داغوووونم کرده

استرس زایمان اذیتم میکنه

من تو بارداریم اوایل ویار و معده درد شدیدیکم اذیت کرد بعد خوب شدم الان اخراشم لگن درد اونم شبا و تکررر ادرار.کلا این اواخر بارداریم خواب ندارم.

کن بارداری راحتی داشتم الهی شکر نه حالت تهوع و ویار شدید داشتم نه استراحت مطلق بودم و خونه نشین شدم…همه‌جا هم رفتم و‌گشتم
تنها چیزی که اذیتم کرد این حال بد روحی بود که داشتم احساس کردم از درس‌ و دانشگاه و‌ کارم عقب افتادم‌ و همین خیلی حالمو بد میکرد
و ااینکه هرچی چاق تر‌میشدم لباس پوشیدن واسم سخت تر بود و نمیتونسم لباسایی که دوس دارم و‌بپوشم‌احساس زشتی میکردم همین خیلی واسم بد بود ☹️❤️

من قند بارداری سرویسم کرده

من تو بارداریم درد هایی که داشتم خیلی اذیتم کرد و رو مخم بود من یکم که کار ساده می کردم زیر دلم و کمر درد می گرفت میزد به اعصابم😮‍💨 یکی هم انقباض هایی که داشتم خیلییییی رو مخم بود

علاوه براین مشکل معده سوزش و حالت تهوع تاالان که ۳۳ هفتمه برام عذابه

من بارداری سوممه . بارداری خیلی سخته چون همش نگرانی تکون خورد نخورد . آب دور بچه کمه آب دور بچه زیاده و کلی استرس دیگ ... اما بعد زایمان اگر به این فکر کنی بچه نوزاد واقعا شبا نمیخوابه و باید مرتب مراقبش باشی با برنامه ریزی درست و با آرامش بشینی بزرگش کنی لذت بخش تره

سوال های مرتبط