۱۹ پاسخ

موناجون چطوری عزیزم خوبی؟؟؟
وای ۴ماهه همسرتو ندیدی؟؟؟!!

قربونت بشم الان خیلی تصادفی صفحه و دو تا تاپیک تون رو دیدم خیلی ماهی خیلی خانم و بهت غبطه خوردم که اینقدر به خدا و تصمیمات درستش برای زندگیمون اعتقاد داری از ته قلبم برات دعا کردم صلاحت همونی بشه که دلت میخواد و خوشبخت که هستی خوشبختیتون به زودی تکمیل بشه 😘❣️

آخی عزیزم الهی دورت بگردم حتما عدس و اسفناج و بخور و قرص آهن و به یه دکتر خوب بگو هم سونو برات بنویسه و هم چکاپ بشی بهتر چون با این وضعیت جوانی برات نمی مونه

عشقتون پایدار

اشناالله که خوش بخت باشی عزیزم❤️

تا آخر هفته برو حتماً
تموم کن این دوریووو

خوب و خوش باشید الهی کنارهم

خدا برا هم حفظتون کنه اجی عشقتون پایدار

دختر پا شو برو خونت
من بجای شوهرت دعوات میکنم دیگه😁

عزیزم🥰

مونااا خداروشکررر پیدات کردم😍😍😍😍🥺🥺اون اکانتم زف شمارمو شکستم الان این اکانتم جدیده هم پروفمو گذاشتم دوباره هم اسممو انقد گشتم ک تورو پیدا کنم پیدات نکردم الان یهو دیدم اومدم تو اکانتت دیدم خودتی وایییی خیلی خوشحالم رفیق

حکمتش اینه بعد پریود میری آماده برای بارداری انشالله 😍😍😍

رفتی خونه بسلامتی

الهی جون دلم خدایی همسر خوبی داری چ ویو قشنگی

جانننننننن دلممممممم عشققققققق دلللللللللممممممم دلبرکممممممممم عروسکمممممممممممممم قربونت بشممممممم عشقتون ابدیییییییییی خوشگلم الهی بزودی زود ب خواسته های دلت برسی قشنگممم😍😍😍😍🥹🥹🥹🥹🥹🩷🩷🩷🩷🩷🫂🫂🫂🫂🫂🌹🌹🌹🌹🌹🌹

عزیرم چه قشنگ انشاالله زودی برمیگردی ، سه چهار روز استراحت کن و برو سر خونه زندگیت انشاالله عشقتون مانا و پایدار 🫶🏻💖😍✨

4ماه؟
چرا؟

همسرتون دور از شما زندگی میکنن؟

مگه کجایی که نشده بری خنه

سوال های مرتبط

پناه پناه قصد بارداری
هنوز مادر نشدم.، اما میدانم که خیلی دلم برای کودک نداشته ام تنگ شد
دلم لک زده برای کودکی که جای خالی اش تنها دغدغه زندگی ام شده.و
این روزها تنها خدا می داند و می بیند که مادرانگی هایم را چگونه در تنهایی و خلوتم بروز می دهم.
با کودک نداشته ام راه می روم و حرف می زنم و مدام زیرلب می گویم کی از پیش خدا می آیی؟ ملاقاتت باخدا تمام نشد!
آه نمی دانی اینجا برای نداشتنت هزار راه نرفته را رفتم ولی نشد.
می دانی فرزندم تا پای جان هم برای داشتن ات میروم
تمام گفته ها و ناگفته ها را تحمل کردم تا روزی تورا در آغوش بگیرم.ولی نشده
روز های مادر ک همه ب مادرشان هدیه میدادن، اما من از تو می خواستم خودت را به من هدیه کنی، اما نشد
کاش می امدی چون دیگر طاقت نگاه های سنگین دیگران را ندارم
کاش می امدی و در مقابل دیدگان پدرت سرافرازم کنی
راستش را بخواهی از روی پدرت هم خجالت می کشم.ک انقدر بهش امید دادم
ولی نیامدی و مادر نشدم.
اما هیچ کس نمی داند حس مادرانگی از تمنای وجودم لبریز شده.
هیچ کس نمی داند درونم داغ نداشتنت مثل کوه آتشفشان در حال انفجار است.
فرزند عزیزم، اینجا برای داشتنت دست به هر کاری زدم، هزار درد را تحمل کردم.اما نشد
انصاف نبود کسی را که برایت این همه بی تابی می کرد را بیشتر از این چشم انتظار بگذاری.
من خودم را همین حالا مادر می دانم به خاطر حسی که برای داشتنت از وجودم لبریز شده، به خاطر تمام سختی هایی که برای داشتنت از یک مادر واقعی بیش تر کشیدم، بی منت!!!
اما هیچکس مرا مادر خطاب نمی کند،
می دانی تا تو را نداشته باشم هیچکس مرا مادر به حساب نمی آورد.
عزیزترین آرزوی محالم😢😢.خدایا دلم هر روز شکسته تر میشه صدای دردام گریه هام ب گوشت میرسه؟!