امشب یکم کار داشتم نویانم خیلی اذیت میکرد چندبار دعواش کردم
اومدم تو اتاق شیرش بدم سینمو جوری گاز گرفت دلم غش کرد
کنترلمو از دست دادم سرش داد زدم زدم رو دستش البته یواش
الان خوابیده خیلی پشیمونم
کاش میشد خودمو کنترل کنم اون که گناهی نداره
😔😔😔😭😭😭😭😭

وای دوروز پیش هم مهرسام بدجور گازم گرفت منم عصبی شدم جیغ کشیدم بوم گریه کرد بعدشم پشیمون شدم

این جور مواقع خودتو بزن ک از سرت بیفته زدن اون

من عصبی میشم ب اون چبزی نمیگم ولی خودم گریم میگیرع همون لحظه از فشاری ک رومه یکم گریع میکنم اروم میشه

ما مامانا چقدر گناه داریم واقعا همیشه عصبی و کلافه😓😓

اشکالی نداره واقعا بعضی وقتا از فشار خستگی نمیدونیم چیکار میکنیم
منم عصری خواستم نویانو بخوابونم خیلی نق میزد یعنی از صبح داره نق میزنه همسرم خونه بود گفتم بیا ببرش الان دیگه میزنمش
رب ساعت موندم تو اتاق دراز کشیدم بعد دوباره با انرژی رفتم پیششون

کاملا میفهممت من دیروز رو رفتارم کنترل نداشتم منم کلی غصه خوردم اما دیگه ماهم ادمیم برا هر مادری ممکنه رخ بده ازش عذرخواهی کن ببوسش بچه راحت این چیزا رو میفهمه
میشه تاپیک اخرمو جواب بدی

خخخخ یعنی هلاک این غصه مادرونه هستم که وقتی با بچه دعوا میکنی چی بزرگ چی کوچک شب اونا تو خواب نازن ما از غصه خابمون نمیبره

اشکال نداره حالا که گذشته من قبلا خیلی عصبی میشدم و داد میزدم ولی الان قبلش فکر می‌کنم اون که طفل خدا حالیش نمیشه چرا سرش داد بزنم اونم میترسه جدیدا خیلی خیلی خودمو کنترل می‌کنم سریع یه لیوان آب میخورم یا صورتمو آب میزنم