سلام ما هم دوست بودیم هزار و چهار صد کیلومتر با هم فاصله داشتیم اصلا همدیگرو از نزدیک ندیده بودیم فقط از پشت تلفن اینقد اومد و رفت تا بابام راضی به ازدواجمون شد همون بار اول که اومد منو از نزدیک ببینه دسته گل دستش بود مستقیم رفت پیش بابام که اجازه بده خانواده اش رو از تهران بیاره برا خواستگاری الان یکساله ازدواج کردیم همه چی الحمدالله داره زندگی اروم و بی سر و صدایی داریم به لطف اقا امام رضا ع راضی ام ازش خدا ازش،راضی باشه🧿❤🤲
                            ازدواجم سنتی بود ولی همه فکر میکنن دوست بودیم😂
چون همسرم دو سال تلاش کرد تا بیاد خاستگاری و همه فکر میکنن من مخش زدم🤦🏻♀️😅
                    
من دوست بودم ولی رابطه نداشتیم اصلا از همین اخلاقش خوشم اومد هول نبود صبور بود
                            ما دوست بودیم ولی رابطه نه ته خلافمون روز خواستگاری تو اتاق که رفتیم حرف بزنیم بوسم کرد البته بقیه نمیدونستن دوستیم.
خداروشکر میکنم بخاطر وجودش تو زندگیم
                    
ن فامیل بودیم ازدواج سنتی بود
هنوزم مث قبل از ازدواجتون هستین هنوزم بی قرار همین یا الان دیگه سرد شدین؟ 🥺
                            هفت پشت غریبه بودیم فقط زنموش دختر همسایمونه 🤣🤣
فقط روز خواستگاری دیدیم همو یه روز اومدن دیدیم فقط بعد ک هر دو طرف راضی شدیم دومین بار اومدن رفتیم حرف زدیم و جواب مثبت گرفت هفته بعدش هم عقد کردیم دو سال نیم تو عقد بودیم الان ی سال نیمه عروسی کردیم رابطه هم از عروسی شروع شد عقد بودیم اصلا نزاشتم 🤣
ازدواجمون کاملا سنتی بود ولی چنان عاشق همیم نفسمون به نفس هم بنده 🥹❤️
                    
                            منم دوست بودم
ی بار رابطه داشتم باهاش بعد ۱۵ ۲۰روزم اومد خواستگاریم من ماله قزوین اون ماله مازندران🙂😂🤦🏻♀️
                    
ما دوست بودیم 2ماه رابطه هم داشتیم بعد ازدواج کردیم
یه سال دوست بودیم😎😍
ما سر یه موضوعی اتفاقی باهم اشنا شدیم بخاطر کار خواهرش دوست من وکیل بود معرفی کرده بودمو شوهرم ب هر بهانه ای میومد ب من پیام میداد و من تا جایی ک تونستتتمم اذیتش کردم و اشکشو در اوردم بعد از 2 ماه ب زور و پادر میونی مادرش من راضی شدم چند دقیقه بیرون دیدمش یک ماه بعد اومدن خواستگاری 😂خودمم نفهمیدم چی شد همه چی یهو اتفاق افتاد ما بعد عقد رابطه داشتیم 😁😁😁
                            ما دوس بودیم 
۹ماه بعدش امد خاستگاری 
رابطع ام خیلی کم داشتیممم دیگ مث همه دوستییی 😅
                    
ما 12 سال دوست بودیم و همیشه میگف چون هدفم ازدواج هس رابطه نمیخام و اصن تو فکرشم نبودیم دوتامون بعدم ی هفته مونده ب عقدمون گفت دیگ حالا ک مال همیم اجازه میدی اولم خیلی استرس داشتم ولی با خودم میگفتم احمق نیس اقدا ک ای همه هزینه کردیم هفته دیگ عقدمونه بگ نمیخام و فلان بزار کارمون کنیم خلاص دیگ اجازه دادم و کسیم خونشون نبود یادمه 22 دی 1400 بود ک برای اولین بار رابطه داشتیم اونم از جلو و تموم کردیم کارو بعد روزی ک رفتیم محضر خوب صبحش صیغه رو باطل کردیم عصرش عقدمون بود میخندیدیم دوتامون ک عاقد گفته دوشیزه مکرمه و فلان و تا حالا هم هنوز نشده تو چشمم بزنه یا هر چیز دیگ ولی ی حرفی همیشه بهم میزنه اینه ک تو پدر منو دراوردی تا بله گفتی 3 بار رسمی اومد خواستگاریم تا بار سوم جواب مثبت دادم دیگ 20 سالگی 24 سالگی 27 سالگی
اره دوسال باهم بودیم ولی صیغه خوندیم خانواده هامون میدونستن ماهم ازاد
ما سنتی ازدواج کردیم پسر همسایمونه اومد خواستگاریم رابطه نداشتم فقط بوس تا ازدواج کردیم همچی انجام دادیم
                            ما سنتی ازدواج کردیم اصلا همسرمو ندیده بودم بااینکه پسر دایی مامانم هست مامانم خودش یکبار دیده بودتش 
پسزیع که از جمع و اینا فراریه زیاد تو چشم نبود مثلا بابا بزرگم اینا افطاری دعوت میکردن ب اینام میگفتن پسر کوچیکشون می اومد این نمی اومد مامانش الکی می اومد میگفت سرکارع 😂😂😂🤕اینجوری منم خیلی دوس داشتم ببینمش مامانش قبلا خواستکاری کرده بود ولی مامانم گفته بود کوچیکه نمیشه 
تا اینکه من بزرگ شدم اومدن خواستکاری
                    
                            دوسال باهم بودیم 
رابطه نه اصلا ولی عقد ک کردیم دیگ اوکی بود 
🤣🤣🤣ولی تو دوران دوستیمون اونجاهاییی ک بگی و ما رفتیم همههه جا باهم بودیم
                    
ما رابطه نداشتیم بعد عقدمون رابطه رو انجام دادیم
اره ۱ سالو ۳ ماه دوس بودیم هفته ای یبار رابطه داشتیم😂🥲یادش بخیر کاش هیچوق ازدواج نمیکردیم و دوس میموندیم
                            من🙃
خیر هیچوقت بهم دست نزد چون میدونستیم اخرش براهمیم
چرا بوس و بغلو.. بود ولی رابطه خیر
                    
ازدواج ما سنتی بود ولی شوهرم الکی واس اینکه حرص منو دراره میگ منو تو قبلا باهم دوس بودیم تو سادت نیس😐😂
همچی انجام دادیم ولی رابطه ن چون ما۲هفته بعد عقدمون ازدواج کردیم دیگه گذاشتیم برا شب عروسی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین. 
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.